دکتر سحر طاهباز حسینزاده
امیرحسین ایمانی، کارشناس ارشد مشاوره
استرس يكي از بزرگترين چالشهاي پيش روي جوامع قرن بيست و يكم است. تمدن با گشودن فرصتهاي بيانتهايي براي دستيابي به اطلاعات گوناگون و پيشرفت،انتخابهاي متعددي را پيش روي افراد قرار داده و اين بمباران اطلاعاتي با خود فشار رواني بسياري را نيز همراه ميآورد. پژوهشهاي متعددي نشان دادهاند كه قرارگرفتن در معرض انتخابها و اطلاعات گوناگون و اجبار در گزينش يكي از اين انتخابها با كاهش توانايي افراد در كنترل رفتارهاي خود همراه است )ووز، باميستر وهمكاران، 2008 (در كنار تمامي فشارهايي كه تمدن با اطلاعات نامحدود و شتابي كه به زندگي روزمرهي افراد در جامعه تزريق نموده است، تغييرات و تحولات سيستماجتماعي، اقتصادي و حتي فرهنگي جوامع در حال توسعه نظير ايران نيز بر ميزان استرس و اضطرابي كه افراد در طي زندگي روزمرهي خود تجربه ميكنند، افزوده است و نتيجهي چنين فشار و تلاطمي در سطح جامعه چيزي جز افزايش ميزان بيماريهاي روانشناختي نظير اضطراب، افسردگي، وسواس، حملات وحشتزدگي (panicattack)، و بيخوابي و نيز بيماريهاي جسماني نظير بيماريهاي قلبي -عروقي، سرطان، بيماريهاي گوارشي، دردهاي جسمي مزمن و نيز اختلالاتي كه ريشه دركاهش كنترل افراد بر روي رفتارها و نيز انتخابهاي خود دارند نظير سوءمصرف مواد، سيگار كشيدن، اختلالات خوردن و نيز دهها مشكل و نابهنجاري ديگر نخواهد بود.
شيوع چنين مشكلاتي بار بسياري را از نظر اقتصادي بر دوش جامعه خواهد نهاد. از يك سو با تحليل بردن توانايي افراد براي كار و توليد و كاهش نيروي فعال جامعه واز سوي ديگر از طريق هزينههايي كه به منظور درمان بر سيستم بهداشتي درماني جامعه تحميل ميكند. بنابراين، با توجه به عواقبي كه افزايش ميزان استرس در سطحجامعه میتواند دربر داشته باشد، دسترسي افراد به منابع درونفردي و نيز كسب مهارتهايي كه به تعديل تلاطمهاي بيروني و كسب تعادل دروني كمك ميكنند، بدونشك ضرورتي انكارناپذير به شمار میرود.
دورههاي آموزشي كاهش استرس بر اساس هشياري Mindfulness-Based Stress Reduction بر اساس نتايج پژوهشهاي متعدد به كاهش علایم اختلالاتروانشناختي نظير اضطراب، افسردگي، وسواس، و اختلالات جسماني نظير، دردهاي مزمن، مشكلات گوارشي، سرطان و ... به ميزان چشمگيري ميانجامد)هافمن،2010 ؛ اشميت، گراسمن و همكاران، 2011 ؛ وولستاد، سيورتسن، و همكاران، 2011 ؛ ناكامورا، ليپشيتز و همكاران، 2011). به اين ترتيب، در جوامعي كه همچونجامعهي ما در حال توسعه و گذار از سنت به مدرنيسم قرار دارند و از اين رو هر روز آبستن حوادث و وقايع استرسزاي متعددي هستند، برگزاري چنين دورههايي كه باآموزش مهارتهاي درونفردي مقابله با استرس ميتوانند از هزينههاي مادي و معنوي اضطراب در سطح فرد و جامعه بكاهند، بسيار ضروري به نظر ميرسد.