آشنایی با روانشناسان ایرانی
زندگینامه دکتر سعید شاملو (1383-1308)
بنیانگذار روانشناسی بالینی ایران
پژوهش و نگارش: انوشیروان رضایی
سعید شاملو فرزند خلیل و صغری شاملو، 24 خرداد 1308 در ملایر چشم به جهان گشود. وی فرزند دوم و نخستین پسر خانواده خود بود. پدر ایشان در اداره دارایی کار می کرد و مدتی هم ریاست اداره دارایی همدان را بر عهده داشت و مادرشان کدبانویی با سواد که خانه داری را برگزیده بود. به سبب شغل پدر، ایام کودکی و نوجوانی را در ملایر، همدان و تهران گذرانده و نهایتا از دبیرستان ابن سینای همدان فارغ التحصیل شد. خواهر بزرگشان دکتر اختر شاملو ادبیات خواند و مدرس دانشگاه شد و البته اهل فضل و ادب و شعر، که آثارشان معرف علاقمندان این حوزه است. خواهر دوم، افسر شاملو که از ایشان کوچکتر بود مامایی و پرستاری خوانده و مترون بیمارستان شد، و بلاخره کوچکترین برادرشان مسعود، تحصیل کرده حقوق و قاضی دادگستری؛ که متاسفانه هر سه نفر رخ درنقاب خاک کشیده اند. اما ایشان چنانکه در برخی مصاحبه ها اشاره نموده از دوره دبیرستان علاقه ای پنهان به جنبه هایی از فلسفه، هنر و روانشناسی احساس می کرده و این حیطه ها را بر علوم طبیعی ترجیح می داده است.
از دوران کودکی و نوجوانی دکتر شاملو بیش از این نمی دانیم و این از استادی نکته سنج و باریک اندیش که عمری به شرح حال گرفتن از مراجعان و تربیت روان شناسان بالینی گذراند غریب، اما گویای تمرکز ایشان بر رشته و حرفه خود و پرهیز از پرداختن به خویش است. چرا که فرصت بسیار دست داد و اصرار فراوان برای نوشتن از زندگی شخصی ایشان انجام شد. ولی هرگز توجه و علاقه ایی به این امور نشان نمی داد.
بعد ازدیپلم ابتدا به تحصیل دردانشکده حقوق دانشگاه تهران که معتبرترین مرکز تحصیلات عالیه علوم انسانی کشور بود روی آورد ولی هنوز یکسال نشده درامتحان اعزام شاگردان اول قبول شده و درحدود سال های 30-1329 درشرف روی کارآمدن دکتر مصدق به امریکا اعزام شد آنجا در دانشگاه جورج واشنگتن، دانشگاه ایالتی واشنگتن و دانشگاه ایلی نویز به دریافت درجات کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در روانشناسی بالینی و فوق دکتری در روان درمانی نایل آمد. سپس در آمریکا دو سال با سمت استادیاری تدریس نمود و در بخش روانپزشکی بیمارستان ایلی نویز به عنوان روانشناس بالینی، به فعالیت پرداخت.
رساله دکتری ایشان درباره ویژگیهای شخصیتی و شیوه تربیتی پدران بیماران اسکیزوفرنیک و تاثیر آن بر این بیماران بوده است. سرانجام درسال 1340 به ایران بازگشت. ابتدا در دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی) مشغول خدمت گردید سپس درسال 1342 مقارن با تأسیس گروه روانشناسی بعنوان استادیار با گذراندن امتحان و مراحل گزینش علمی رسما درگروه روانشناسی دانشگاه تهران استخدام شد.
دکتر شاملوی جوان با تکیه بردانش بروز خود و پشتکار علمی و سجایای اخلاقی، به سرعت جایگاه خود را در گروه روانشناسی، مجامع آکادمیک و حوزه عمومی بهداشت روانی باز کرده و با پیش قدم شدن در تدریس نخستین درس روانشناسی بالینی، تالیف نخستین کتاب بهداشت روانی و روانشناسی بالینی، مدیریت نخستین کلینیک مشاوره دانشجویی ابتکارعمل را در دست گرفت و هنوز دهه 40 به پایان نرسیده بعد از زنده یادان دکتر سیاسی و دکتر جلالی که نسل نخست روان شناسان ایران هستند. بعنوان مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تهران از بین اساتید تازه استخدام شده و جوان آن موقع برگزیده شد.
همزمان با تثبیت در حوزه حرفه ایی که جزییات بیشتری از آن در بخش بعدی شرح داده خواهد شد به فکر تاهل افتاد و در سال 1347 با بانو شهناز شجاع دختر مرحوم جواد شجاع چاغروند نماینده مردم خرم آباد در سالهای 1324-1314 که از مدتی قبل در مراودات فرهنگی و دانشگاهی آشنا شده بودند ازدواج نمود. بانو شجاع که در ابتدای تحصیلات دانشگاهی خود بود در رشته داروسازی و آزمایشگاه بالینی درجه دکترا گرفت و هنوز مشغول خدمت رسانی به بیماران و مراجعان است. خانواده شجاع با وجود سکونت طولانی مدت در تهران و تحولات سیاسی و اجتماعی فراوان همچنان از خانواده های سرشناس و محبوب لرستان هستند. از جمله عوامل این مقبولیت و محبوبیت اقداامات انسان دوستانه این خانواده مثل تأسیس بیمارستان شجاع در خرم آباد بوده است که توسط دکتر غلامحسین شجاع متخصص ارتوپدی فرزند مرحوم شجاع چاغروند تأسیس شده و اداره می شود.
به هر روی حاصل این ازدواج دو دختر نازنین به نام های شیرین و شهرزاد است. شیرین تحصیل کرده رشته حسابداری ومدیریت کسب و کار MBA و شهرزاد دارای دکترای داروسازی است و هر دو فعلا ساکن آمریکا هستند.
روانشناسی بالینی در ایران مثل سایرشاخه های این رشته داستان پرپیچ و خمی دارد. مخصوصا که بسیاری اوقات با حوزه عمومی بهداشت روانی و رشته های نزدیک مثل روان پزشکی، مشاوره، آسیب شناسی روانی و روانکاوی همپوشان و درهم دیده می شود.
توجه علمی به بهداشت روانی و مخصوصا بیماران نیازمند به بستری و مراکز نگهداری آنها از دهه 30 شمسی شروع شد و روان پزشکانی مثل زنده یادان دکترحسین رضاعی، دکترعبدالحسین میرسپاسی و با اندکی فاصله دکتر هاراطون داویدیان و…قدمهای اولیه را برداشتند. همزمان ادبیات روانکاوی در آثار افرادی چون ابراهیم خواجه نوری، و با یک دهه فاصله هاشم رضی، جلال ستاری که خود از نخستین تحصیل کردگان روانشناسی در سوئیس بود و دیگران، نزج یافت. مقارن همین ایام تلاشهایی در راهنمایی شغلی دروزارت کار و سازمان امور اداری-استخدامی شروع شد که برغم عدم موفقیت مورد انتظار، دراواسط دهه 40 با تغییرات در نظام تعلیم و تربیت، زمینه ساز مشاوره تحصیلی-شغلی در دانشگاهها و مخصوصا مدارس گردید.
اما از تحصیل کردگان روانشناسی چند نفردیگر نیز در حوزه های فوق الذکر خدماتی به انجام رسانده اند مثلا زنده یاد دکتر پروین بیرجندی در سال 1335 با تشویق دکتر سیاسی در ایامی که هنوز گروه روانشناسی شکل نگرفته بود درسی اختیاری تحت عنوان روانشناسی مرضی دایر نمود و در سال 1341 کتابی با عنوان روانشناسی رفتار غیرعادی منتشر نمود. دکتر ناصرالدین صاحب ازمانی از 1338 ریاست اداره بهداشت روانی بهزیستی را برعهده گرفت (داویدیان،1387) و کتابهایی درباره زندگی روزمره با بن مایه روانکاوی منتشرنمود مثل آن سوی چهره ها، راز کرشمه ها و…، زنده یاد دکتر محمود منصور به سال 1342 کلینیک هدایت کودکان را در انجمن ملی حمایت کودکان ایجاد نمود و در سال 1344 درس روانشناسی عملی را به روانشناسی تشخیصی تغییر داد. (دادستان و منصور،1371).
اما هیچکدام از این اقدامات- فارغ از ارزش و تاثیرگذاریشان- را نمی توان به معنی دقیق کلمه بنیانگذاری روانشناسی بالینی(Clinical Psychology) دانست. بلکه این تلاشهای خستگی ناپذیر، مستمر و معطوف به موضوع، زنده یاد دکترسعید شاملو بود که باعث پدیدآیی روانشناسی بالینی در ایران گردید.
دکتر شاملو در سال 1344 نخستین درس روانشناسی بالینی را درگروه روانشناسی دانشگاه تهران ایجاد کرده و تدریس نمود. دو کتاب بهداشت روانی و روانشناسی بالینی را در سال های 1350-1345 منتشر نمود که می توان آنها را نخستین کتابهای آکادمیک حوزه روانشناسی بالینی به زبان فارسی دانست. در سال 1346 نخستین مرکز مشاوره دانشجویی را که در حقیقت اولین کلینیک رواندرمانی کشور بود با بهره گرفتن از همکاری دکتر هاراطون داودیان روان پزشک سرشناس و یک مددکار اجتماعی بصورت تیمی تأسیس و اداره نمود.
در اوایل دهه 1350 متاسفانه این تلاشها با مانعی پیش بینی ناپذیر مواجه گردید. بدین صورت که در انتخاب مجدد دکتر شاملو به مدیریت گروه روانشناسی دانشگاه تهران، ظاهراً با اعمال نفوذ نهادهای امنیتی و بر خلاف رای اکثریت اعضاء، دکتر مهری راسخ بر کرسی مدیریت گروه تحمیل گردید و چند نفر از اعضای هیئت علمی که حاضر به پذیرش این امر نبودند بالاجبار به مراکز دیگر آموزش عالی منتقل شدند از جمله دکتر محمود منصور، دکتر محمدنقی براهنی که به دانشکده علوم تربیتی دانشکاه تهران منتقل شدند و دکتر اخوت، به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، با این وضع دکتر شاملو هم ترجیح داد به دانشکده پزشکی / بیمارستان روزبه، انتقال یابد. بدین ترتیب شیرازه گروه روانشناسی دانشگاه تهران که مهمترین دپارتمان آموزشی روانشناسی در کشور و پیشران سایر مراکز آموزش عالی محسوب می شد از هم گسیخته شد. اما باز هم دکتر شاملو با هوشمندی و آینده نگری از این چالش بهترین فرصت را خلق کرد و بلافاصله در بیمارستان روزبه در راس گروهی از دوستانش زنده یادان دکتر نادر نوعپرست، دکتر ولی الله اخوت و پیش کسوت ترین روان شناس بالینی امروز ایران، دکتر حبیب الله قاسم زاده، دست به تأسیس دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی زد که به زعم بسیاری از جمله خود ایشان، آغاز رسمی روانشناسی بالینی در ایران است. این دوره سه ساله شامل دو سال دروس نظری و یک سال کارورزی عملی بود که از سال 54 -1353 شروع و تا تعطیلی دانشگاهها در سال 59 و فارغ التحصیلی تتمه دانشجویانش ادامه یافت.
دکتر شاملو 20 سال بعد از حضور در بیمارستان روزبه سرانجام در سال 1373 از آنجا بازنشسته شد و با حمایت دکتر محمدی و دکتر جغتایی به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی(دانشگاه توانبخشی و سلامت اجتماعی فعلی) رفت و تأسیس نخستین دوره دکتری روانشناسی بالینی در ایران را در تعامل این دانشگاه با انستیتو روان پزشکی تهران(دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان فعلی) رقم زد و خود مدیریت آن را بر عهده گرفت. دوره ایی که در سال 1376 به ثمرنشست و تاکنون نیز ادامه دارد.
ایشان که در دوره بعد از انقلاب همواره نقش مهمی در تعیین سرفصلهای دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی داشت. در تدوین برنامه درسی دوره دکتری این رشته درایت ویژه ایی به خرج داد. بدین معنا که با کمک گروهی از برجسته ترین متخصصان کشور، و لحاظ کردن نتایج کنفرانس های مشهوری که درباره ماهیت، چهارچوب و برنامه آموزشی روانشناسی بالینی در سطح بین المللی به ویژه ایالات متحده بعنوان مرکز اصلی تحولات این رشته و حرفه برگزار شده بوده از کنفرانس بولدرکلرادو1949، تا کنفرانس سالت لیک سیتی 1987 و تحولات بعدی دردهه 1990 مثل پدیدآیی دکتری حرفه ایی Psy.D ؛ برنامه ایی نه صرفا پژوهش محور و نه صرفا مداخله محور بلکه متعادل و مطابق با آخرین استانداردهای آموزشی روز دنیا(Clinical Practitioner Scientist) را مدون نمود با حدود 1000 ساعت کار بالینی عملی و پایاننامه پژوهشی، که پس از گذشت 27 سال و فارغ تحصیلی گروه کثیری روان شناس بالینی، به اذعان اغلب متخصصان، از انعطاف پذیری و روزآمدی لازم برای تربیت روان شناسان بالینی توانمند به مداخلات موثر و قادر به پژوهش برخوردار است.
دیگر اقدام مهم دکتر شاملو در راستای تثبیت روانشناسی بالینی تلاش برای طراحی و تصویب سازمان نظام روانشناسی است. ماجرا از این قرار بود که پس از تجدید حیات انجمن روانشناسی ایران به همت دکتر شاملو و 14 نفر دیگر از روان شناسان از جمله زنده یادان دکتر رضا زمانی، دکتر محمد نقی براهنی و آقایان دکتر حبیب الله قلسم زاده و دکتر محمود دژکام در سال 1374، دکتر شاملو بعنوان رئیس هیئت مدیره انجمن موضوع تشکیل سازمان نظام روانشناسی را برای قانونی کردن فعالیت روان شناسان خصوصا در عرصه مداخلات بالینی ودرمانی را در دستور کار قرار می دهد. تلاشهایی برای عملیاتی کردن این امر در وزارت بهداشت صورت می گیرد که بعلت مخالفت و عدم همراهی پزشکان و روان پزشکان به نتیجه نمی رسد. در این اثناء یکی از نمایندگان مجلس پنجم -دکتر ابراهیم مداحی- که در آن زمان دانشجوی دکتری روانشناسی بود از ایده خود برای تشکیل سازمان نظام روانشناسی از طریق مجلس خبر می دهد. دکتر شاملو از این ایده استقبال کرده ایشان را به عضویت در هیئت مدیره انجمن تشویق و از عضویت ایشان حمایت می نماید. پس از عضویت دکتر مداحی درهیئت مدیره انجمن روانشناسی ایران کار وارد مراحل جدی می شود. دکتر شاملو به همراه زنده یاد دکتر پریرخ دادستان در کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی حاضر شده اعضاء را برای تصویب طرح توجیه و قانع میکنند. طرح در شور اول تصویب می شود ولی با اتمام دوره مجلس پنجم ادامه کار به مجلس ششم موکول می گردد. در مجلس ششم چون دکتر مداحی بعنوان نماینده انتخاب نشده بود. دکتر عباسعلی الهیاری از تحصیلکردگان روانشناسی و خانم دکتر فاطمه حقیقت جو که دانشجوی دکتری مشاوره بود با حمایت انجمن روانشناسی ایران، انجمن مشاوره ایران و انجمن ایرانی روانشناسی و نقش آفرینی دکترشاملو، زنده یاد دکتررضا زمانی، مرحوم دکتر باقر ثنائی و دیگران، با اضافه شدن مشاوره در کنار روانشناسی، در اردیبهشت 1382 به تصویب نهایی میرسد. دکتر شاملو همچنان به تلاش خود برای اعتلای روانشناسی به ویژه روانشناسی بالینی و درمانی ادامه داد. در آخرین فصل زندگی پربار خویش، پاییز 1383، دومین همایش باشکوه رواندرمانی در شرق و گفتگوی تمدن ها را را با حضور 60 روان شناس و پژوهشگر از 5 قاره جهان برگزار نمود با همراه کردن چندین دانشگاه و نهاد علمی و با محوریت انجمن روانشناسی ایران و ریاست و دبیری علمی کنگره توسط خودش؛ اهمیت این کنگره چنان بالا بود که ایشان چونان آرش کمانگیر تمام توش و توان وجود خود را مصروف این حرکت علمی میهن دوستانه نمود.
چنین تلاش بی وقفه ایی در کنار تالیف بیش از100مقاله و 10 جلد کتاب علمی مرجع در حوزه روانشناسی بالینی و سالها کار درمانی، جامعه علمی ایران را بطور طبیعی به این واقعیت رهنمون ساخته است که بنیانگذار روانشناسی بالینی ایران کسی جزجاوید نام دکتر سعید شاملو نیست. همچنانکه بنیانگذار روانشناسی ایران زنده یاد دکتر علی اکبر سیاسی است و لاغیر
تألیف و ترجمه کتب زیر:
که غیر از کتاب تاریخ علم روانشناسی جملگی تالیف بوده و در زمینه روانشناسی بالینی و حوزه های نزدیک آن هستند.
ب : تالیف بیش از یکصد مقاله نظری و پژوهشی در روانشناسی
ج : تأسیس اولین کلینیک (مرکز ) مشاوره و راهنمایی در دانشگاه تهران در سال 1344
د : راه اندازی اولین دوره ی فوق لیسانس و دکتری روانشناسی بالینی در ایران
ه: انجام و گزارش نخستین پروژه های تحقیقاتی درمانی همانند درمان فوبی با همکاری براهنی
و تهیه و هنجاریابی آزمونهای روانی مرتبط به شخصیت و آسیب شناسی مثل هنجاریابی فرم کوتاه آزمونM.M P.I به همراه اخوت ، براهنی، نوعپرست و قاسم زاده و هنجاریابی آزمون فرافکن جملات ناتمام راتر
ز: برگزاری دومین کنگره بین المللی روان درمانی در شرق
برخی از سمت ها و افتخارات پروفسور شاملو:
دکترشاملو که بیش از 40 سال از عمر خود را مصروف گسترش روانشناسی بالینی و زمینه های وابسته آن در ایران قرار داد، روانشناسی را علم رفتار می دانست. لیکن رفتار را درابعاد وسیعش اعم از رفتارهای درونی و بیرونی یعنی تفکر، احساس، انگیزش تمام ویژگیهای شناختی و عاطفی مدنظر قرار می داد. ایشان معتقد بود که رفتارخصلت مشترک بین تمام موجودات ازتک سلولی تا انسان است لیکن تفاوتهای کیفی وکمی بین رفتار موجودات مختلف وجود دارد و به ویژه درانسان نقش تفکر و شناخت بسیار مهم است. وی درروان درمانی بیش از همه مدلها، پیرو روش درمان چند وجهی یا مولتی مدل( چند الگوئی) multimodal therapy آرنولد لازاروس Lazarus,A.A بود که براساس آن برای هرمشکلی روش مناسب از مکاتب و نظریههای مختلف انتخاب می شود (ارتباط شفاهی با شاملو، سعید./5 اردیبهشت/1377). این روش سیستمی باز است مبتنی بر التقاط گرایی فنی technical eclecticism که شخصیت پیچیده انسان را به هفت زمینه اصلی عملکرد تقسیم کرده مورد ارزیابی قرار داده و بر حسب این ارزیابی روش یا تکتیک مناسب درمان را تجویز می نماید. این هفت زمینه که بطور خلاصه BASIC-I.D نامیده میشود عبارتند از: رفتارBehavior، پاسخهای عاطفیAffective responses ، حسها Sensations، تصورات ذهنیImages، شناختهاCognitions ، داروها و کارکرد زیستی و ورزش Drugs,biological function, nutrition and exercise (کری، جرالد، 1391).
شاملو مبدأ روانشناسی علمی درایران را تأسیس گروه روانشناسی دانشگاه تهران می دانست و معتقد بود آنچه تاکنون انجام گرفته درحد یک شروع وبررسی مقدماتی است، روانشناسی ایران هنوز به یک هویت مشخص دست نیافته و در هر سه زمینه پژوهش، آموزش وکاربرد ضعف دارد به ویژه در زمینه پِژوهش ضعیف تراست. وی دوره بعد از انقلاب را از لحاظ کمی پربارتر از گذشته ارزیابی می نمود ولی ازلحاظ کیفی با آنکه چندان موفق نمی دانست ولی با اشاره به حضورمنظم تر اساتید درکلاسها، افزایش منابع اعم از ترجمه ، تالیف و استفاده از منابع خارجی معتقد بود: «قبل از انقلاب قبول کرده بودیم که روانشناسی یعنی روانشناسی غرب ، ولی بعد ازانقلاب این فکر بوجود آمد که روانشناسی براساس سنتها، موازین و برداشتهای فرهنگ ایرانی مورد مطالعه قرارگیرد لیکن به علت نبود متدولوژی مناسب ایرانی و عدم انجام تحقیقات کافی دراین زمینه توفیق چندانی حاصل نشد. دکتر شاملو راه حل برون رفت از این وضعیت را تحول درسیستم دانشگاهی و فراهم آوردن امکانات تحقیق برای اساتید دانسته وخود این تحول را مستلزم تحول بسیاری درسطح جامعه وکل کشور قلمداد می کرد. ایشان از بین عوامل مختلف به ویژه برنقش متخصصین درپیشبرد علوم تاکید داشت وعلت اصلی پیشرفت نسبی دربعضی زمینه های روانشناسی مثل بالینی را تأسیس گروه روانشناسی بالینی بیمارستان روزبه به شمار می آورد و اگرچه به جدایی روانشناسی بالینی ازکل روانشناسی معتقد نبود و قرار گرفتن همه زمینه های روانشناسی دریک دانشکده مستقل را ترجیح می داد لیکن معتقد بود درشرایط موجود(دهه 1380) اگر روانشناسی بالینی به دانشکده های پزشکی منتقل نمی شد پیشرفت کنونی بوجود نمی آمد. درمجموع دکترشاملو نگران وضعیت روانشناسی ایران بود و روند در حال رخ داد را بدون انجام تغییرات اساسی چندان امیدوارکننده نمی دانست(ارتباط شفاهی با شاملو،سعید.5 اردیبهشت/1377).
کتاب ناتمام شخصیت ایرانی معرف یک عمر تلاش ایشان برای شناخت ویژگیهای ایرانیان امروز در پرتو دانش جدید روانشناسی و ابتکارات شان در تلفیق روانشناسی جدید با فرهنگ ایرانی بود که متاسفانه به اتمام نرسید و مشتاقان این حوزه از دست یابی به این گنجینه ارزشمند بی نصیب ماندند.
ویژگیهای شخصیتی
زنده یاد پرفسور شاملو با وجود مهر و عطوفت رفتاری که اعضای خانواده، شاگردان نزدیک و دوستان و همکارانش بر آن صحه می گذارند. شخصیتی کاریزماتیک( فرهمند) بود. ایشان به پشتوانه دانش گسترده تخصصی، باریک بینی علمی، پشتکار و پیشرو بودن در روانشناسی جدید، خاصه روانشناسی بالینی، از عزت نفس و غرور علمی خاصی برخوردار بود. بطوریکه میتوان گفت فصلالخطاب روانشناسی بالینی ایران محسوب می شد. امروزه به سختی بتوان منبعی را یافت که به روانشناسی به ویژه حوزه روانشناسی بالینی و مداخلات درمانی در ایران مرتبط باشد و به شاملو استناد نکرده باشد.
اکثر شاگردان نزدیک آن مرحوم و همکاران ایشان، بر ثبات قدم، صراحت لهجه، شوخ طبعی خاص و گاها کم ملاحظه، و پای بندی ایشان به قول و قرار خود و اخلاق حرفه ایی تاکید می نمایند. ضمنا توجه ویژه ایشان به دانش و حرفه روانشناسی بالینی مخصوصا حمایت از این رشته و حرفه در میان زمینه های نزدیک از جمله روانپزشکی و مشاوره زبانزد خاص و عام است.
همسرشان در رثای این مرد بزرگ دانشی چنین گفته است:
« نگارش شرح حال مردان بزرگ همان قدر دشوار است که درک و شناخت واقعى این بزرگواران. مسلماً با گذشت زمان، تاریخ خود منصف ترین داورى ها را در مورد این بزرگان خواهد داشت. من به عنوان همسر و شریک زندگى این انسان والا و وارسته به این نکته اکتفا مى کنم که او همه چیزم در زندگى بود. او به زندگى ام معنا و غنا بخشید و مفهوم واقعى انسان بودن و انسان زیستن را در مکتب او آموختم. او همسری شایسته بود که هنر خوب بودن را به من آموخت.
پدرى شایسته بود که فرزند شایسته بودن را به فرزندانش آموخت و نهایت آنکه او گوهرى گرانبها بود که هنر انسان بودن را به شاگردانش هدیه داد. من همواره خاطره اش را گرامى مى دارم و مباهات مى کنم که سال هاى طولانى از عمرم را در پناه و سایه آن بزرگوار گذراندم و امیدوارم که آموزش هایش براى من و همه کسانى که در جوارش زیسته ایم راهگشا و راهنما باشد.»( ویکی پدیای فارسی).
همانطور که قبلا اشاره شد آخرین فعالیت علمی استاد برگزاری دومین کنگره روان درمانی و گفتگوی تمدنها در شرق بود که درپاییز سال 1383 به انجام رسید.
پس از برگزاری دومین کنگره بین المللی روان درمانی در شرق، تعهد علمی و حساسیت دکترشاملو به مسایل حرفه ای، وی را، که سالها از بیماری قلبی رنج می برد و لازم بود از هر فعالیت همراه با استرس دوری جوید، برای چندمین بار روانه بیمارستان کرد. اما تن خسته و رنجور بنیان گذار روانشناسی بالینی ایران، که هفته ها بی خوابی و فشار روانی را تحمل کرده بود، اینبار توان مقابله با بیماری را نداشت. با این حال دکترشاملو بلافاصله پس از ترخیص از بیمارستان و با وجود توصیه پزشک معالج مبنی براستراحت، به دانشگاه مراجعه کرد تا به امور جاری گروه، دانشجویان و انجمن روان شناسی ایران رسیدگی کند. چند روز پس از مراجعت به دانشگاه بار دیگر دچار حمله قلبی شد و از آن پس در بیمارستان بستری بود تا سرانجام در صبحگاه روز دهم دی ماه 1383 قلبی که به دلها آرامش می بخشید به آرامش ابدی پیوست. روز یازدهم دی ماه، دانشجویان دکترشاملو که بسیاری از آنها خود به کسوت استادی درآمده اند با پدر روانشناسی بالینی وداع گفتند و ایشان را تا قطعه هنرمندان بهشت زهرا بدرقه نمودند(تارنمای انجمن روانشناسی ایران).
نامش جاویدان و راهش پر رهرو باد.
دادستان، پریرخ؛ منصور، محمود. (1371). ترجمه، روانشناسی بالینی (م.ور.پرون). چاپ دوم، تهران: ژرف.
داویدیان،هاراطون.(1387).تاریخچه تکوین روان پزشکی جدید در ایران.چاپ اول،تهران:ارجمند.
شاملو،سعید.(1370).روانشناسی بالینی.چاپ ششم،تهران:رشد.
رضائی،انوشیروان؛زمانی،رضا.(1390).سیر تاریخی روانشناسی جدید در ایران.پژوهشهای روان شناختی،شماره 27.
کُری،جری.(1391).نظریه و کاربست مشاوره و رواندرمانی. سید محمدی، یحیی(مترجم).تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی(2013).چاپ هشتم، تهران: ارسباران.
یعقوبی،حمید(مجری) و همکاران.(1388).طرح ممیزی رشته روانشناسی.انجمن روانشناسی ایران؛گروه علوم انسانی وزارت علوم،تحقیقات وفن آوری.ارائه شده به معاونت علمی و فن آوری ریاست جمهوری.
ارتباطی شفاهی با شاملو، سعید. 5/اردیبعشت 1377
ارتباط شفاهی با شجاع، شهناز.هفته دوم/ دی 1403