تأثیر هوش مصنوعی بر حوزهی سلامت روان
ترجمه: فاطمه محمدپور گوگه
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی
هوش مصنوعی بسیاری از جنبههای زندگی ما از جمله نحوهی جست و جو و دریافت اطلاعات در رابطه با سلامت روان را تغییر داده است. مانند زمان ظهور اینترنت و درمان از راه دور که امکان دسترسی به محرومین را افزایش دادند، هوش مصنوعی نیز دسترسی به اطلاعات را برای افرادی که به آن نیاز دارند، افزایش میدهد.
با این حال، این افزایش دسترسی به اطلاعات نگرانیهایی را در مورد خطرات آن ایجاد میکند. به دلیل عدم نظارت بر اطلاعات داده شده به جمعیتهای آسیبپذیر، بسیاری از پزشکان نگران هستند که ادغام هوش مصنوعی با حوزهی سلامت روان چالشهای بیشتری را نسبت به فرصتها ایجاد کند.
مانند تمام فناوریها، هوش مصنوعی نیز مزایا و خطرات خود را دارد.
از جمله مزایای استفاده از هوش مصنوعی در درمان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- افزایش دسترسی و راحتی
ابزارهای قدرتمند هوش مصنوعی مانند رباتهای گفتگو و موتورهای جستجو، دسترسی بیشتری به منظور پشتیبانی از سلامت روان افراد ارائه میدهند. این ابزارها امکان پشتیبانی فوری، ۲۴ ساعته در هر ۷ روز هفته را فراهم میکنند و میتوانند موانع مربوط به زمان، مکان و در دسترس بودن را از بین ببرند. برای برخی از افراد در مناطق محروم یا دورافتاده، هوش مصنوعی ممکن است به خوبی به عنوان یک منبع مستقل عمل کند، زیرا میتواند امکان پشتیبانی را فراهم کند که ممکن است برای این افراد غیر قابل دسترس باشد.
۲-تشخیص زودهنگام
“تکامل هوش مصنوعی به طور مؤثر به تشخیص زودهنگام، تشخیص و مدیریت ارجاع اختلالات سلامت روان کمک کرده است” (Thakkar et al., 2024). تحقیقات نشان داده است که هوش مصنوعی در تشخیص شرایط پزشکی و سلامت روانی مانند اوتیسم، تشنج و حتی اسکیزوفرنی در مراحل اولیه امیدوارکننده بوده است.
علاوه بر این، هوش مصنوعی توانسته است افت شناختی را در افراد در معرض خطر، مانند افراد مسن تشخیص دهد: “حسگرهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند تغییرات در الگوهای رفتاری را تشخیص دهند و مراقبان یا ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی را نسبت به آشفتگی هیجانی یا زوال عقل بالقوه آگاه کنند” (Thakkar et al. ، 2024). با تشخیص زودهنگام، مراقبان و ارائه دهندگان خدمات پزشکی بهتر میتوانند بهترین حمایت ممکن را برای بیمارانی که به آن نیاز دارند ارائه دهند.
۳- حمایت از متخصصان سلامت روان
هوش مصنوعی میتواند با ارائۀ بینشها و توصیههای مبتنی بر داده به درمانگران کمک کند. برای مثال، هوش مصنوعی میتواند یادداشتهای جلسه را برای تشخیص الگوها یا بهبودی که ممکن است بلافاصله برای درمانگر آشکار نباشد، تجزیه و تحلیل کند. همچنین میتواند وظایف اداری مانند برنامهریزی و مستندسازی را به طور خودکار انجام داده و به درمانگران اجازه دهد بیشتر بر تعامل مستقیم با مراجع تمرکز کنند.
محدودیتها و چالشها
با این حال، با وجود این مزایا، بسیاری از درمانگران سلامت روان به طور قابل درک در مورد خطرات و چالشهای مرتبط با افزایش وجود هوش مصنوعی نگران هستند.
1-نگرانیهای اخلاقی و مرتبط با حریم خصوصی
یکی از نگرانیهای اولیه درمانگران سلامت روان، شامل مسائل مربوط به نگرانیهای اخلاقی و حفظ حریم خصوصی است. سیستمهای هوش مصنوعی اغلب نیاز به دسترسی به دادههای شخصی دارند، که این مسئله سؤالاتی راجع به امنیت و محرمانه بودن دادهها ایجاد میکند.
درمانگران در عمل اصول و استدلال اخلاقی را به کار میبرند و اغلب به مسائل حساس با استفاده از دیدگاه و تجربۀ شهودی خود میپردازند، چیزی که با ماشین تکرار شدنی نیست. همۀ سیستمهای هوش مصنوعی ممکن است مانند یک فرد درمانگر درگیر پیچیدگیهای اخلاقی (جمعی) و ملاحظات اخلاقی (فردی) باشند، با این تفاوت که آنها دارای «احساس درونی» انسانی که میتواند به استدلال کمک کند، نیستند.
2-عدم توانایی برقراری ارتباط دوستانه با دیگران
در حالیکه هوش مصنوعی میتواند با فراهم کردن اطلاعات موجب حمایت از افراد گردد، با این حال نمیتواند ارتباط دوستانه و صمیمی با دیگران برقرار کند، چیزی که برای روابط درمانی ضروری است. تحقیقات نشان میدهد که رابطه درمانی، جدای از هر روش درمانی که استفاده میشود بزرگترین پیشبینیکنندهی موفقیت در درمان است (Ardito & Rabellino, 2011). درمان فقط ارائۀ راهحلها نیست، بلکه تقویت یک رابطۀ حمایتی و همدلانه است، که حداقل در این زمان هوش مصنوعی ممکن است برای ارائۀ آن دچار مشکل باشد. البته تعجبآور نیست که تقلید همدلی، درک عاطفی، و ارتباط شخصی بین درمانگر و مراجع برای هوش مصنوعی مشکل است. به عنوان درمانگر، ما اغلب به قضاوت و شهود پیشرفتهای که از طریق تجربه کسب کردهایم برای تفسیر نیازهای مراجع، حالات عاطفی و نشانه های غیرکلامی تکیه میکنیم. با گذشت زمان، ما یاد میگیریم که درمان را در لحظه و بر اساس نیازهای در حال تکامل مراجع، مانند تنظیم رویکردها و تکنیکهای مورد نیاز تطبیق دهیم. اما هوش مصنوعی توانایی انجام این کار را ندارد و در عوض به مکالمات ظاهری و سطحی تکیه میکند.
۳- عدم نظارت
این خطر وجود دارد که افراد ممکن است بیش از حد به هوش مصنوعی برای حمایت و پشتیبانی در خصوص مسائل مربوط به سلامت روان خود متکی شوند و احتمالاً ارزش تعاملات انسانی و راهنمایی حرفهای را نادیده بگیرند. یک خطر مهم مرتبط با هوش مصنوعی در رابطه با درمان، فقدان نظارت و مقررات است. سیستمهای هوش مصنوعی ممکن است با سوگیریها یا بیدقتیهای کنترلنشده عمل کنند، که این خطر منجر به توصیههای آسیبزا برای کسانی که نیاز به پشتیبانی دارند میگردد (Espejo و همکاران، 2023).
دوست داشته باشید یا نه، هوش مصنوعی برای ماندن آمده است
همانطور که فناوری هوش مصنوعی به پیشرفت خود ادامه میدهد، این احتمال وجود دارد که ما همچنان شاهد به کار بردن آن در زمینۀ سلامت روان باشیم. در صورتیکه ابزارهای هوش مصنوعی به درستی استفاده شوند میتوانند به جای جایگزین کردن آنها با روشهای درمانی سنتی، مکمل آنها باشد.
برای آن دسته از ما که با سازگاری با فنآوریهای جدید دست و پنجه نرم میکنیم، به نفع ماست که اصول اولیهی نحوهی استفاده و حتی نحوهی تشخیص هوش مصنوعی را یاد بگیریم. حتی اگر قصد نداریم که از آن در عمل استفاده کنیم، داشتن درک اولیه از وجود و دسترسی به آن میتواند به ما به عنوان درمانگران در دنیایی در حال تغییر قدرت ببخشد.
منابع
Ardito RB, Rabellino D. (2011) .Therapeutic alliance and outcome of psychotherapy: historical excursus, measurements, and prospects for research. Front Psych. 2:270.
Espejo G, Reiner W, Wenzinger M. (2023). Exploring the Role of Artificial Intelligence in Mental Healthcare: Progress, Pitfalls, and Promises. Cureus. 5;15(9):e44748. doi: 10.7759/cureus.44748. PMID: 37809254; PMCID: PMC10556257.
Thakkar A, Gupta A, De Sousa A. (2024) Artificial intelligence in positive mental health: a narrative review. Front Digit Health. 6:1280235. doi: 10.3389/fdgth.2024.1280235. PMID: 38562663; PMCID: PMC10982476.