نوروفیدبک: مفاهیم و واقعیت ها
نویسنده:دکتر فرهاد طارمیان
روانشناس بالینی، مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی زنجان
کلیات:
در سالهای اخیر شاهد پیشرفت قابل ملاحظه علوم اعصاب، نوروسایکولوژی، نوروبیولوژی و علوم کامپیوتری هستیم. علاوه بر آثار وسیع و مطلوبی که این پیشرفتها در سایر حوزههای علوم پزشکی و تندرستی اجتماعی داشته است، نوروفیدبک یاEEG Biofeedback نیز تحت تاثیر این پیشرفتها خود را به عنوان رویکردی نوین در تبیین و درمان بیماریهای روانی و نورولوژیک و حتی ارتقای توانمندی مغزی (ذهنی) و عملکرد مطلوب (optimal or peak performance) نمایان ساخته است. به گونهای که لارسن از آن به عنوان حلقه ارتباط روانشناسی با فیزیولوژی یاد میکند(2012) و معتقد است ” فهمیدهایم اگر مغز را بتوانیم در تماس با خود قرار دهیم ( شرط اصلی در نوروفیدبک)، امور شگفتیآوری بروز خواهد کرد”. گسترش روزافزون این رویکرد در حیطه بهداشت روانی سبب شده است تا بتوان آن را در شکل گزینهای سوم به جای مشاوره و درمان دارویی در نظر گرفت!.
در تعریفی بسیار ساده، نوروفیدبک آموزش مغز توسط خود مغز است. در واقع هم اکنون برای اولین بار است که این امکان فراهم شده است تا با بهرهگیری از وسایل و تجهیزات پیشرفته کامپیوتری، وضعیت مغز را در هر لحظه از زمان (real time) مورد مشاهده و بررسی قرار دهیم. پژوهشگران به این فرایندِ بازتابِ فعالیتهای مغز به مغز، نوروفیدبک میگویند و اساس آن را در خود تنظیمی (self-regulation) و شرطیسازی عاملیِ اسکینری میدانند. با انعکاس فعالیتهای جاری و حاکم بر مغز در حال فعالیت، به آن نشان میدهیم که “الان و در این لحظه، در چه وضعیتی بسر میبرد”و میآموزد که برای انجام یک تکلیف خاص، به چه آرایشی از امواج مغزی و در چه زمانی خاص، نیاز دارد. بنابراین فیدبکی که مغز از خود دریافت میکند بر اساس امواج مغزی است.
هانس برگر، برای اولین بار در سال 1920 با ابداع هوشمندانه EEG امکان ثبت این امواج را فراهم کرد و از آن زمان تا کنون درک عمیقتری از این امواج و انواع آن بدست آمده است و کاربردهای آن در زمینههای بیماریهایی نظیر صرع، یا تشخیص ضایعات و تومورهای مغزی به سرعت گسترش یافت. با این حال تا دهه 80 میلادی رابطه میان امواج مغزی و حالتهای مختلف روانی و رفتار چندان مدنظر قرار نگرفت. طی سالهای 80 تا 2000 میلادی با پیشرفتهای پرشتاب و خیرهکننده علوم کامپیوتری و نوروساینس، امکان ثبت امواج در هزارم ثانیه بلافاصله پس از شکلگیری آن در مغز در قالب اشکال و نمودارهای بصری جذاب امکانپذیر شد که نتیجه آن درک روابط موجود میان امواج مغز با ویژگیهای روانی انسان و تلاش برای تصحیح آنها در صورت نیاز است.
برای دریافت متن کامل اینجا را کلیک کنید