تعیینکنندههای روانی – اجتماعیِ رفتار سالم در مقابله با کرونا
نویسنده : دکتر حمید پورشریفی
دانشیار روانشناسی سلامت دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
و بازرس انجمن روانشناسی ایران
چکیده:نوشتۀ حاضر، بعد از مقایسۀ مرگباریِ شکر و کرونا، با این پرسش شروع شده است که چرا با وجود اینکه شکر از کرونا مرگبارتر هست، ولی بسیج علیه کرونا، چه توسط دولتها و چه ملتها، هزاران بار بیشتر از اقدام علیه هر عامل تهدیدزای سلامت، از جمله شکر بوده است. در ادامه با هدف شناسایی عوامل موثر بر رفتار سلامت، به سه مولفۀ مدلِ همگانیِ سلامت، یعنی عامل (ویروس)، میزبان (عوامل فردی) و محیط (عوامل اجتماعی) پرداخته شده است.در خصوص مولفۀ میزبان یا عوامل روانشناختی فردی، به استناد نظریهها و مدلهای رفتار سلامت، با ذکر مثالهای مرتبط با کرونا، به ذکر مواردی نظیر آسیبپذیری در برابر بیماری، هزینههای انجام رفتار، منافع، نگرش نسبت به رفتار و هنجار ذهنی پرداخته شده و در نهایت عامل فردیِ مهم، یعنی ادراک خطر تشریح و نقش صاحبان اقتدار در خصوص آن بیان شده است.بخش پایانیِ نوشته بر عوامل اجتماعی، به ویژه تاثیر سیاستهای کلان کشوری بر رفتار سلامت مردم، متمرکز شده است و ضمن تاکید بر لزوم تبعیت مسئولان کشور از پروتکلهای جهانی، با توجه به ضعفهای پدیدآمده در اعتماد اجتماعی، ضرورت هرچه بیشتر شفافیت و مسئولیتپذیری و عواقب نقض آنها تشریح شده است. |
سالانه میلیونها نفر در جهان در اثر بیماریهایی میمیرند که به نوعی تحت تاثیر رفتار هستند. به عنوان مثال، در سال 2017، بیش از 17.790.000 نفر توسط بیماریهای قلبی- عروقی و 1.370.000 نفر توسط دیابت جان باختهاند (راث[1] و همکاران، 2018). در مرگ و میر ناشی از این دو بیماری، شکر به صورت مستقیم و نیز به صورت غیرمستقیم، از طریق چاقی، نقش تعیینکنندهای داشته است. در همان سال، قریب 794.000 نفر توسط خودکشی، 405.000 نفر توسط قتل، 130.000 نفر توسط نزاع، 121.000 نفر توسط تیراندازی و 27.000 نفر توسط ترور مردهاند (راث و همکاران، 2018). با توجه به اینکه بخش اندکی از خودکشی توسط اسلحه انجام میگیرد، در مجموع کمتر از یک میلیون نفر با باروت کشته شدهاند. بدینترتیب میتوان گفت که سالانه میلیونها نفر توسط شکر و کمتر از یک میلیون نفر توسط باروت میمیرند، با وجود این، چه تعداد از مقالات و مباحث مجلات، روزنامهها و رسانهها به مرگباری شکر پرداخته است؟ آیا آنقدر بوده است که حداقل چند مورد انگشت شمار را به یاد داشته باشید؟ آیا آنقدر بوده است که در افکار و مکالمات روزانه و یا حتی خواب شبانهتان سهمی به خود اختصاص داده باشد؟ پاسخ منفی است. از 17 نوامبر 2019 (یعنی 26 آبانماه 1398) که به روایتی اولین مورد مثبت کروناویروس در چین کشف شد تا لحظۀ نگارش این نوشته (9 فروردین 1399)، یعنی در مدت قریب 130 روز، میزان مرگ و میر ناشی از کروناویروس در جهان حدود 30 هزار نفر بوده است که اگر آن را به علت عدم شفافیت احتمالی برخی از دولتها به سه برابر ضرب کنیم حداکثر به 100 هزار نفر میرسیم که این میزان در همان دامنۀ زمانی از میزان مرگ و میر ناشی از شکر در جهان کمتر بوده است.
اما چرا از کروناویروس بیشتر از شکر میترسیم؟ چرا کرونا بیشتر از شکر، همه را، از دولتمردان، سیاستمداران، اقتصاددانان و متخصصان علوم پزشکی، ایمنیشناسی، ژنتیک، اپیدمیولوژیستها تا جامعهشناسان و روانشناسان به حرکت درآورده است؟ شاید بخشی از آن را به ملموس بودن آثار کرونا به دلیل پوشش رسانهای بیشتر نسبت داد، اما بیشک دلیل اصلی، احتمال انتشار آن هست که بر مرگباریاش میافزاید. به ویژه اینکه برخلاف بیماریهای قلبی – عروقی که به تدریج رخنمایی میکند، شیوع تصاعدی کرونا باعث میشود که امکانات بیمارستانی پاسخگوی میزان افراد درگیر نبوده و همین امر بر مرگ و میر بیماری میافزاید. این انتشار به شدت وابسته به رفتار مردم و مسئولان کشورهاست و از آنجا که روانشناسی علمِ مطالعۀ رفتار است، بیش از علوم دیگر میتواند در خصوص عوامل موثر بر انتشار ویروس، نظریهپردازی کند. مصرف شکر و شیوع کرونا، هر دو تحت تاثیر رفتار هستند اما رفتارهایی که در شیوع کرونا نقش دارند تنها آثار فردی ندارند و هرجا رفتاری آثار منفیِ جمعی داشته باشد، به میزان بیشتری مورد توجه قرار میگیرد.
کروناویروس (کووید 19) به تعبیری چالشبرانگیزترین و در عین حال رشددهندهترین مشکل سلامتی در دهههای اخیر محسوب میشود. شواهد گویای این است که کروناویروس به صورت غیرمستقیم تاثیر تعیینکنندهای بر ابعاد مختلف زندگی و نیز جهان روانی انسانها گذاشته و علاوه بر تغییر در ارتباطات بینفردی و عادات رفتاری، حتی در حال تاثیرگذاری بر ارزشهای فردی انسانها است. هر کدام از این تغییرات، ابعاد روانشناختی مهمی دارد و پرداختن به آنها ضروری است، اما در اینجا بجای پرداختن به آثار کرونا، بر عوامل موثر بر شیوع آن پرداخته میشود؛ اینکه رفتار ما چه تاثیری بر کنترل کرونا دارد و سالم بودن یا ناسالم بودن رفتار ما، از چه عواملی سرچشمه میگیرد. هدف نوشتۀ حاضر در درجۀ اول شناسایی، در درجۀ دوم پیشگیری و در درجۀ سوم زمینهسازی برای کنترل مهمترین تعیینکنندههای روانی- اجتماعیِ رفتار سالم در مقابله با کرونا است.
عوامل موثر بر رفتار سلامت
یکی از مدلهای سلامت- بیماری، مدل همگانی سلامت[3] است. بر اساس این مدل برای توجیه وضعیت سلامت یا بیماری لازم است سه
متغیر را مورد توجه قرار داد:
1. عامل[4]: عاملی که ایجاد کنندۀ بیماری یا تهدید کننده سلامت است. در این مورد خاص، با ویروسی مواجه هستیم که میزان کشندگی آن هنوز به روشنی مشخص نشده است ولی از آنفلوآنزای فصلی بالاتر هست، به سرعت و به صورت تصاعدی انتشار مییابد و تاکنون برای آن واکسن و درمانی که مورد تایید سازمان جهانی بهداشت باشد یافت نشده است. انتشار مییابد و تاکنون برای آن واکسن و درمانی که مورد تایید سازمان جهانی بهداشت باشد یافت نشده است.
2. میزبان[5]: فرد یا موجود زندهای که تحت تاثیر این عامل قرار می گیرد. برای این که عامل بتواند بر فرد اثر کند ویژگیهای زیستی، روانی، رفتاری وی مهم است. در این نوشته، موارد مرتبط با میزبان، با عنوان عوامل فردی مطرح شده است.
3. محیط[6]: شرایطی است که تحت آن، عامل و میزبان در ارتباط با یکدیگر قرار میگیرند. در این نوشته، محیط با عنوان عوامل اجتماعی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
عوامل فردی
لازم است ابتدا تعریفی از رفتار سالم و ناسالم داشته باشیم و سپس عوامل موثر بر رفتار سالم را مورد بحث قرار دهیم. در خصوص مشکلات سلامت، نظیر دیابت یا بیماریهای قلبی- عروقی، رفتار سالم صرفا بر اساس میزان تبعیت از توصیههای بهداشتی تعریف میشود. از این منظر اگر ابتلا شدن به کروناویروس را مشابه مشکلات سلامت ذکر شده در نظر بگیریم، رفتار سالم، به عنوان تبعیت از توصیههای سازمان جهانی بهداشت، از قبیل شستن مکرر دستها و حفظ فاصلۀ اجتماعی تعریف میشود. در چنین نگاهی، از مدلهایی برای پیش بینی رفتارهای سلامت استفاده میشود که عبارتند از: مدل باور سلامت[7]، نظریه انگیزۀ محافظت[8]، نظریه عمل مستدل[9]، نظریه رفتار برنامه ریزی شده[10]، نظریه شناختی اجتماعی[11]،و نظریه منبع کنترل سلامت[12].
عوامل فردی مطرح شده توسط این مدلها عبارتند از:
بجز عوامل جمعیتشناختی، اکثر عوامل فردی یاد شده، از جنس افکار و باور هستند و میتوان گفت این افکار و باورها، در مواردی به دو نوع سالم و ناسالم تقسیم میشوند. افکار سالم موجب هدایت رفتار سالم و در نهایت کنترل هرچه بیشتر کرونا شده و افکار ناسالم بر عکس آن عمل میکنند. در شکل 1 نمونهای از افکار سالم و ناسالم کرونا نشان داده شده است.
شکل 1- افکار سالم و ناسالم در مورد کروناویروس
اینک که متخصصان، هنرمندان، سازمانهای مردمنهاد و اصحاب رسانه با تمام وجود بر اتخاذ رفتارهای سالم توسط هممیهنان متمرکز شدهاند و از همه روشهای خلاقانه در این خصوص بهره میگیرند لازم است صرفا بر رعایت توصیهها، شستن دست و قرنطینۀ خانگی تمرکز نکنند و با رعایت ظرافتهای لازم بر عوامل فردی به گونهای بپردازند که احتمال رفتار سالم افزایش یابد: با ساخت کلیپهایی، برای تغییر هنجار ذهنی به ویژه جوانان و نوجوانان اقدام کنند؛ از نگرشها نسبت به رفتار سالم غافل نبوده و از هر روشی برای اصلاح نگرشهای ناسازگار استفاده کنند؛ نسبت به عینیسازی هزینههای انجام رفتار ناسالم و منافع رفتار سالم اقدام کنند؛ اطلاعات واقعی در خصوص آسیبپذیری در برابر بیماری ارایه دهند؛ انتظار پیامد را بهبود بخشیده و با روشهای خلاقانه نشان دهند که رعایت توصیهها پیامدهای مثبتی را برای خودشان و جامعه خواهد داشت؛ بر خودکارآمدی و توان مقابلهای و شایستگی تاکید کنند بیآنکه هر کدام از این اقدامات نافی خودمختاری افراد باشد؛ از طریق شفافیت بر توانایی پیشبینی رخدادها بیفزایند و در نهایت با شیوههای خلاقانۀ افزایش شادابی، بر حالات هیجانی منفی ناشی از محدودیتهای پیشآمده، غلبه کنند.
ادراک خطر
ادراک خطر، وجه مشترک عوامل مطرح شده توسط اکثر مدلهای پیشبینی رفتار سلامت است و به دلیل همین اهمیت، جداگانه مورد بحث قرار میگیرد. قبل از هرچیز یک پرسش مطرح میشود و آن اینکه آیا احساس خطر کردن و اینکه افراد از کرونا بترسند برای تغییر رفتار مفید است یا مضر؟ شواهد موجود در روانشناسی اجتماعی گویای این است که در مجموع ترسیدن موجب رفتار سالم میشود و ذکر «هزینههای عدمِ رفتار سلامت» سودمندتر از «بیانِ منافعِ انجامِ رفتار سلامت» هست. با وجود این، مطابق شکل 2، ترسیدن یا نگرانی زیاد نیز تاثیر منفی بر عملکرد میگذارد. چه در مورد افکار (شکل 1) و چه نگرانیها (شکل 2)، دو سر پیوستار ناسالم تلقی میشود.
شکل 2. رابطه ادراک خطر (نگرانی) و رفتار سالم در مقابل کرونا
بر اساس شکل 2، لازم است هممیهنان عزیز از خطر واقعی که در پیش است آگاه باشند. ممکن است رسانهها، دولتمردان و سیاستگذاران، نگران التهاب جامعه باشند و سعی کنند میزان خطر واقعی را کمینه کنند. حتی شاید برخی از روانشناسان هم بنادرست فکر کنند که بایستی نگرانی را در جامعه به حداقل ممکن برسانند. لازم است ضمن توجه به التهاب جامعه، از هر گونه اقدامی که موجب نادیده گرفتن خطر واقعی میشود خودداری شود. در عین دادن اطلاعات غیرواقعی و ترساندن با هدف پیشگیری از رفتار ناسالم، خود رفتار آسیبزا است و زیانهای آن از سودمندیهای احتمالیاش بیشتر است. لازم است از هرگونه فاجعهسازی خودداری شود و در عین حال برای افرادی که استعداد فاجعهسازی دارند و حتی اخبار معمولی را سوءتعبیر میکنند ضمن تصریح اطلاعات واقعی، برای افزایش توان مقابلهای آنها مداخلات روانشناختی لازم ارایه شود.
مطلب شایان توجه اینکه، تاریخچه تجارب قبلی بر ادراک و واکنشهای افراد اثر میگذارد. قبل از آنکه کرونا بیاید مشخص شده بود که بیش از 23 درصد افراد کشورمان به درجاتی از مشکلات روانشناختی رنج میبرند که بیشترین آن، مشکلات اضطرابی بود؛ طوریکه وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وضعیت بهداشت روان جامعه را قرمز اعلام کرده بود. همچنین یادمان نرفته است که قبل از کرونا، جامعۀ ایران، از سیل و تحریم گرفته تا حوادث تلخ و فراموش نشدنی آبان و حادثۀ هواپیما را تجربه کرده بودند. بر این اساس انتظار میرود که این اتفاقات، آستانۀ پاسخدهی افراد را تحت تاثیر قرار داده، برخی را بیحس و کرخت و برخی را تحریکپذیر کرده باشد. ترکیبی از تجارب قبلی و حالات هیجانی ناشی از شرایط قرنطینه ممکن است بر پردازش اطلاعات جدید و پیامهای مرتبط با کرونا اثر بگذارد. تغییر حالات هیجانی و نیز استفاده از آموزشهای تابآوری تا حدودی راهگشا خواهد بود.
عوامل فردی تعدیلکننده
بجز میزان تحصیلات که در برخی از مدلها به آن پرداخته شده است، عواملی وجود دارند که در مدلها و نظریههای رفتار سلامت به آنها اشاره نشده است، اما بهتر است از نقش تعدیلکنندگی آنها غافل نبود. در اینخصوص انواعی از سواد تعریف شده توسط یونسکو ممکن است اهمیت درخور توجهی داشته باشد که برخی از منظر پیشگیری اولیه و برخی دیگر با توجه به نقش سیستم ایمنی در بیماری، از منظر پیشگیری ثانویه نقشآفرینی میکنند: سواد عاطفی، یعنی توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان؛ سواد ارتباطی، یعنی توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی؛ سواد رسانهای، یعنی اینکه فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است، و سواد سلامتی یعنی دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیۀ سالم و کنترل بیماریها.بر این اساس، هر گونه اقدام برای افزایش مولفههای کوناگون سواد که به آنها اشاره شد، سودمند به نظر میرسد.
مسئولیتپذیری اجتماعی
تعریفی از رفتار سالم ارایه شد که بیشتر مناسب مشکلات سلامت نظیر دیابت بود؛ مشکلاتی که در آن رفتار فرد آثار و هزینههای فردی دارد. یک فرد دیابتی که خوردنِ بدون کنترل و تحرکِ کم دارد دیر یا زود با مشکلاتی نظیر رتینوپاتی (مشکل در بینایی)، نفروپاتی (مشکل در کلیه) یا نوروپاتی (سندرم پای دیابتی) مواجه خواهد شد که خود فرد و حداکثر افراد نزدیک درگیر آثار آن خواهند شد. اما فردی که بدیهیترین توصیههای مرتبط با کرونا را نادیده میگیرد نه تنها مواجهه با بیماری و حتی مرگ را برای خود و نزدیکترین افراد به ویژه سالمندان و افراد در معرض خطر به ارمغان میآورد بلکه در مشکلات سلامتی آحاد جامعه، به ویژه کادر پزشکی و بیمارستانی نقش ایفا میکند.
با توجه به آثار جمعی کرونا، لازم است در تعریف رفتار سالم، علاوه بر رعایت توصیههای بهداشتی، این امر را اضافه کنیم که فرد تا چه اندازه به آثار اجتماعی رفتار خود میاندیشد یعنی به چه میزانی از مسئولیتپذیری اجتماعی برخوردار است. از دیدگاه نظریهپردازانی همچون بندورا، در پدیدآیی ویژگیهایی همچون مسئولیتپذیری اجتماعی، یادگیریِ مشاهدهای نقش بسیار مهم و تعیینکننده دارد. بر این اساس، لازم است بزرگسالان به ویژه آنهایی که نقش الگو دارند بر آثار رفتار خود واقف باشند. همانطور که نمیتوانیم دروغ بگوییم و انتظار داشته باشیم که کودکانمان دروغ نگویند، همینطور هم نمیتوانیم رفتارهای مسئولانه انجام ندهیم و انتظار داشته باشیم افرادی که از ما سرمشق میگیرند از خود رفتارهای مسئولانه نشان دهند و از همین مبحث، بهتر است وارد عوامل اجتماعی شده و به رفتار دولتمردان و سیاستگذاران هم نیمنگاهی داشته باشیم.
عوامل اجتماعی
سیاستهای کلان کشوری
برای کنترلِ کرونا، رفتار مردم و مسئولین به شدت به هم گره خورده است. به عنوان مثال، به هر میزان که مسئولین همسو یا نامشان، به معنای واقعی مسئول باشند، این مسئولیتپذیری در رفتار مردم نیز نمود خواهد گذاشت و برعکس. همین موارد باعث میشود که یک متخصص رفتاری را وادارد که خود را فقط در تعیینکنندههای فردی رفتارِ سلامت محدود نکند و بیآنکه وارد عالم سیاست شود، از تعیینکنندههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلامت غافل نماند.
وقتی مردم به مسئولان کشور نگاه میکنند ممکن است بر اساس خطای شناختی «گروه خودی- گروه بیگانه»، مسئولان یا حاکمیت را یک مجموعۀ واحد ادراک کنند. در حالی که وزارت بهداشت، بخشی از دولت، دولت یکی ازقوای سهگانه و قوای سهگانه بخشی از حاکمیت کشور است و بخشهایی در حاکمیت کشور به صورت تعیینکننده نقشآفرینی میکنند که در هیچگدام از قوای سهگانۀ کشور حضور ندارند. در چنین تنوعی، ممکن است مسئولانی در کشور وجود داشته باشند که علاقمند اجرای پروتکلهای سازمان جهانی بهداشت هستند و نیز مسئولانی منشا اثر باشند که با نگاه امنیتی و شاید بر اساس «تئوری توطئه» به مساله نگاه کنند و با ادراکی که از «آبروی کشور» دارند تصمیمگیریهای مبتنی بر نگاه امنیتی را بر رعایت پروتکلهای سازمان جهانی بهداشت ترجیح دهند. به تعبیری دیگر، ممکن است مسئولانی در کشور باشند که قواعد مدیریت سلامت را از قواعد سیاسی مجزا میکنند و احتمال دارد مسئولانی باشند که معتقدند لازم است همه چیز، حتی مدیریت سلامت، در چهارچوبهای سیاسی مدیریت شود. در نگاه اخیر، ممکن است وجود آمار بیشتر افرادی که کرونای آنها مثبت تشخیص داده شده است نشانۀ بیکفایتی مسئولین تلقی شود، در حالی که از نگاه سازمان جهانی بهداشت، گویای عزم جدی مسئولان آن کشور در یافتن افراد بیمار محسوب میشود.
از آنجا که پیامهای مستقیم و نیز ضمنی مسئولان کشور، تاثیر تعیینکنندهای بر اتخاذ رفتار سلامت در مردم دارد، امید اینکه سیاست کلی حاکم بر کشور در مورد کرونا، بهرهگیری حداکثری از نظر انجمنهای علمی و متخصصان مرتبط و ضمن تلاش برای مدیریت بهینۀ مقابله با کرونا، کاهش حداکثری مرگ و میر باشد و مطابق پروتکلهای جهانی، مسئولیتپذیری و شفافیت در دستور کار قرار داده شود و از هر گونه تلاش برای حفظ «آبروی کشور» که مغایر با مسئولیتپذیری و شفافیت هست اجتناب شود؛ هرچند شواهدی همچون نامۀ 57 انجمن علمی پزشکی کشور به ریاست جمهوری گویای مواردی هست که نگرانیهایی را ایجاد میکند. تا این لحظه سیاست ایزولاسیون و قرنطینۀ کلی یا حتی منطقهای در دستور حاکمیت نیست. اگر رویکرد کلی حاکم بر مسئولین در مقابله با کرونا، ایمنی جمعیتی باشد یعنی این رویکرد که پاندومی (همهگیری) زمانی رو به کاهش خواهد رفت که بیش از نیمی از جمعیت کشور مبتلا بشوند، این امر نیازمند ملزوماتی همچون تختهای بیمارستانی کافی است؛ امری که در خصوص آن تردید جدی وجود دارد و بیم این میرود در سایۀ تصمیمها و اقداماتی از ناحیه مسئولان، اقدامات مردمی برای کنترل کرونا نظیر قرنطینۀ خودخواستۀ خانگی با همۀ فشاری که به مردم وارد میسازد از سودمندی درخور توجهی برخوردار نباشد.
یادمان نرفته است که در سال اخیر، نمرۀ کشور در شاخص جهانی ادراک فساد از 180 کشور به 146 رسیده بود که گویای پایینترین شفافیت در کشورمان در سالهای اخیر بود؛ امری که میتواند به صورت غیرمستقیم و از طریق افزایش ناامیدی، بر بهداشت روانی هممیهنان تاثیر منفی داشته باشد. امید اینکه مقابله با کرونا، یکی از حوزههایی باشد که به واسطۀ شفافیت، از میزان این نمره کاسته شود. هرچند طی چندماه گذشته متاسفانه شرایط در راستای این آرزو پیش نرفته است. همچنین به نظر میرسد طی سالها و به ویژه ماههای گذشته، تَرکهای جدی به «سرمایۀ اجتماعی» وارد شده است و امید اینکه، مسئولان کشور در مقابله با کرونا به گونهای عمل کنند که از میزان این تَرکها کاسته شود؛ امری که هم در مقابله با کرونا، هم ارتقای بهداشت روانی هممیهنان عزیز و هم برای رشد کشورمان بعد از کرونا، به شدت نیازمند آن هستیم.
محیط اجتماعی
عوامل فردی به تنهایی نقشآفرینی نمیکنند. محیط اجتماعی از هنجارها، قوانین گرفته تا امکانات بهشدت بر رفتار سلامت اثر میگذارد. محیط اجتماعی، محصول مشترک رفتار و نگاههای مردم و مسئولان کشور هست. برای پدیدآوردن محیط اجتماعیِ مناسب برای رفتار سلامت، همۀ ما، به اندازۀ توانمان مسئولیم و در این میان دولتمردان و سیاستگذاران از یک طرف، و چهرههای علمی، فرهنگی و هنری، با توجه به سطح اثرگذاری، از مسئولیت بالاتری برخوردارند. همچنان که در خانه خواهیم ماند و قرنطینۀ خانگی را انتخاب خواهیم کرد، بر مسئولیتهای اجتماعی خود در پدیدآوردن محیط اجتماعیِ مناسب رفتار سلامت واقف بوده و به آن عمل خواهیم کرد. در مقابله موفق با کرونا، جان همۀ ما به همدیگر و سرنوشت همۀ کشورها به همدیگر وابسته است.
Roth, G. A., Abate, D., Abate, K. H., Abay, S. M., Abbafati, C., Abbasi, N., … & Abdollahpour, I. (2018). Global, regional, and national age-sex-specific mortality for 282 causes of death in 195 countries and territories, 1980–2017: a systematic analysis for the Global Burden of Disease Study 2017. The Lancet, 392(10159), 1736-1788.
[1] . Roth
[2] . Roth
[3] . Public Health Model
[4] . agent
[5] . host
[6] . environment
[7] . Health Belief Model
[8] . Protection Motivation Theory
[9] . Theory of Reasoned Action
[10] . Theory of Planned Behavior
[11] . Social Cognitive Theory
[12] . Health Locus Control