شیوع نشانگان اختلال استرس پس از سانحه و عوامل خطرآفرین آن پس از دو سال در بازماندگان زلزله سرپلذهاب
چکیدهپایاننامه دکتر پرنیا شهبازی دانشآموختۀ دکتری روانشناسی دانشگاه علوم توان بخشی و سلامت اجتماعی
دکتر پرنیا شهبازی پایاننامه دکتری تخصصی خود تحت عنوان “شیوع نشانگان اختلال استرس پس از سانحه و عوامل خطرآفرین آن پس از دو سال در بازماندگان زلزله سرپلذهاب“را در آبان 1400 به اتمام رساند.
پایاننامه ایشان توسط دکتر بهروز دولتشاهی (استاد راهنما) و دکتر مرجان پشت مشهدی (استاد مشاور) هدایت شده است.
چکیده
مقدمه: زلزله به عنوان یکی از حوادث طبیعی مخرب پیامدهای مختلفی در پی دارد، که از این بین اختلال استرس پس از سانحه شایعترین واکنش روانی در نجات یافتگان از این حادثه است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع نشانگان اختلال استرس پس از سانحه( PTSD) و شناسایی عوامل خطرساز آن پس از دو سال در بین نجات یافتگان زلزله سرپلذهاب انجام شد. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعــه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه هدف این مطالعه شامل تمامی افراد بزرگسال دارای تجربه ترومای زلزله ساکن شهرستان سرپلذهاب بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای 1120 نفر از انتخاب و اطلاعات آنها با استفاده از پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی، مقیاس نشانگان استرس پس از سانحه، فرم کوتاه مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت نئو، فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده گردآوری و از طریق روش های آمار توصیفی مانند میانگین(انحراف معیار)، فراوانی(درصد)، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و لوجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری α=0/05 در نظر گرفته شد و تجزیه و تحلیل یافته¬ها با استفاده از نرمافزار SPSS25 انجام شد. نتایج: براساس نتایج بهدستآمده از مقیاس نشانگان استرس پس از سانحه از بین 1120 نفر گروه نمونه در مطالعه حاضر 9/10 درصد از شرکتکنندگان بدون نشانگان، 9/13 درصد نشانگان خفیف، 50 درصد نشانگان متوسط، 14 درصد نشانگان شدید و 3/11 درصد نیز نشانگان خیلی شدید اختلال PTSD گزارش کردند. با توجه به یافتههای بهدستآمده بیش از 75% شرکتکنندگان نشانگان متوسط تا بسیار شدید اختلال را گزارش کردند. همچنین نتایج بهدستآمده از رگرسیون لوجستیک مبنی بر پیشبینی نشانگان PTSD در شرکت کنندگان بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی متغیرهای، سن، وضعیت تأهل، سابقه داشتن اختلال روانشناختی، مصرف مواد، فوت اعضای خانواده و نزدیکان، تخریب محل زندگی، مکان حضور در لحظه وقوع زلزله، شاهد آسیب و مرگ نزدیکان و دوستان بودن، میزان دریافت حمایتهای مالی – اجتماعی و وضعیت سلامت روان بسیار بد تا متوسط قادر به پیشبینی نشانگان اختلال استرس پس از سانحه در بین شرکتکنندگان بودند. افزون بر این، نتایج بهدستآمده نشان داد که صفت شخصیتی روانرنجوری به عنوان یک عامل خطرآفرین جدی جهت وجود نشانگان اختلال PTSD عمل میکند و بین استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و بروز نشانگان PTSD و پایداری آنها رابطه مستقیم و بین حمایت اجتماعی ادراک شده و نشانگان PTSD نیز رابطه معکوس و معناداری بهدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به غیرقابل پیشبینی بودن حوادث تروماتیک از قبیل زلزله، شناسایی عوامل خطرآفرین در جهت کاهش تاثیرات مخرب ناشی از آن از ضرورت عملی بالایی برخوردار است. نفش متغیرهای جمعیت شناختی سن، وضعیت تاهل، سابقه داشتن اختلال روانشناختی، مصرف مواد، فوت اعضای خانواده و نزدیکان، تخریب محل زندگی، مکان حضور در لحظه وقوع زلزله، شاهد آسیب و مرگ نزدیکان و دوستان بودن، میزان دریافت حمایتهای مالی – اجتماعی، وضعیت سلامت روان، صفت شخصیتی روانرنجوری، استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و میزان حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان عوامل خطرآفرین و مرتبط با نشانگان PTSD نیازمند توجه جدی درمانی و پژوهشی متخصصین این حوزه قرار دارند. توجه به این یافته ها در طراحی و امکانسنجی پروتکلهای تشخیصی- درمانی برای افراد دارای تجربه تروماتیک زلزله میتواند نتایج امید بخشی در پی داشته باشد که باید از طرف نهادهای تصمیمساز در این حوزه مورد توجه قرار گیرد.
واژگان کلیدی: نشانگان اختلال استرس پس از سانحه، شیوعشناسی، عوامل خطرآفرین، زلزله، سرپلذهاب.