نقدی بر انجمن روانشناسی ایران
نویسنده :دکتر حمید پورشریفی
در سال 1374 انجمن روانشناسی ایران تاسیس و یا به تعبیری دیگر تجدید حیات یافت. هیات مدیره اول و دوم، ایام سختی را پشت سر گذاشتند. عواملی نظیر تعداد اعضای کم، و به تبع آن، کمبود منابع مالی و انسانی؛ فقدان و یا محدود بودن حمایتها؛ عدم دسترسی و یا نداشتن باور استفاده از امکانات دولتی و مواردی نظیر آن باعث شد که برخی از اعضای هیات مدیره، که از پیشکسوتان رشته نیز محسوب میشدند برای تامین ملزوماتی نظیر کاغذ مورد نیاز برای چاپ خلاصه مقالات اولین کنگره انجمن، خود راهی بازار شوند؛ برای ثبت انجمن در اداره ثبت شرکتها، ساعتها در صف طولانی این اداره منتظر بمانند؛ و یا به جای یک جلسه دو ساعتهی هیاتمدیره، یک جلسه نیمروزه را تحمل کنند تا پایههایی نظیر آییننامه تشکیل گروههای تخصصی و یا آییننامه تشکیل شعب و نمایندگیهای انجمن را با وسواس و دقت تمام به نگارش درآورند.
انجمن روانشناسی ایران یک انجمن علمی بوده و مطابق اساسنامه نمیتوانست وظایفی نظیر ساماندهی امور حرفهای در حوزهی روانشناسی را عهدهدار شود. فقدان سازمان متولی امور حرفهای روانشناسی در کشور؛ وجود سازمانها و افراد غیرمسئول و غیرمرتبط که در حرفهی روانشناسی فعالیت میکردند؛ ناکافی بودن نظارت بالینی و نیز آموزشهای آکادمیک روانشناسان به ویژه در حوزهی اصول اخلاقی؛ فقدان حمایتهای صنفی و قضایی از روانشناسان؛ همه و همه باعث شده بود که هم حقوق مراجعان به افراد و مراکزِ ارایه کنندهی خدمات روانشناسی ضایع شود و هم در مواردی حقوق روانشناسان آنگونه که شاید و باید تامین نگردد. چنین مواردی را روانشناسان مختلف لمس میکردند ولی انجمن روانشناسی ایران، اولین تشکلی بود که به منظور پاسخگویی به این دغدغهها، راهاندازی سازمان نظام روانشناسی را در دستور کار خود قرار داد. جلسات مداوم در درون هیات مدیرهی انجمن و حضور اعضای هیاتمدیره در جلسات کمیسیونهای مجلسشورای اسلامی در دورهی پنجم، نطفهی تشکیل سازمان نظام روانشناسی را شکل داد. هرچند نهایی شدن سازمان نظام روانشناسی در دورهی ششم مجلس با پیگیری همکاران دیگری در حرفه انجام گرفت و مطابق یک خطای شناختی مرسوم، برخی از افراد فقط فعالیتهای همکاران دوره ششم مجلس را دریافتند، ولی مورخان تاریخ روانشناسی کشور بهخوبی میدانند که همانند پلهای عظیم که پایهها،بیشترین انرژی و زمان را به خود مصروف میدارند، انجمن روانشناسی ایران افتخار راهاندازی پایههای سازمان نظام روانشناسی کشور را از آنِ خود نمود.
نوع و سطح فعالیتهای انجمن روانشناسی ایران همانند هر سازمان دیگر فراز و نشیبهایی را داشته است. برخی از فعالیتها فرایند رو به رشدی داشته است: نظیر مجلهها، سخنرانیهای ماهانه و کارگاههای آموزشی. انتشار مجلههای علمی – پژوهشی، یکی از فعالیتهای اصلی انجمن میباشد که روند صعودی داشته است؛ در ابتدای راهاندازی انجمن به دلیل فرایند طولانی بررسی و صدور مجوز از طرف سازمانهای مرتبط، وضعیت انجمن از بابت مجلهها ضعیف بود و اینک وجود دو مجله مستقل و دو مجله دیگر که با همکاری انجمن منتشر میشود سطح رضایتبخشی را برای این حوزه از فعالیتهای انجمن ایجاد نموده است. در حال حاضر سخنرانیهای ماهانه بیهیچ وقفه ادامه مییابد و کارگاههای آموزشی با حفظ سطح کیفی مطلوب، روز به روز به لحاظ کمی توسعه مییابد. در میان فعالیتهای انجمن، عضوگیری انجمن به طور بارزی متحول شده است و وجود قریب 9300 عضو در میان انجمنهای علمی کشور، جایگاه خاصی به این انجمن بخشیده است و البته از طرفی دیگر سطح انتظار خاصی را موجب شده است و نقد حاضر بیشتر در راستای همین انتظار خاص به نگارش در آمده است.
در میان فعالیتهای روبه رشد، جای دو فعالیت عمده، که از انجمن بزرگی به نام انجمن روانشناسی ایران انتظار میرود، خالی است: نمایندگیها و گروههای تخصصی. به دنبال تدوین آییننامهی شعبهها و نمایندگیها، انجمن شاهد شکلگیری چهار شعبهی درجه یک که هر کدام بیش از 20 عضو پیوسته داشتند و نیز دهها نمایندگی در سطح کشور بود. برخی از این شعبهها اکثر فعالیتهای انجمن نظیر سخنرانیها و تهیهی خبرنامه را انجام میدادند، به طوری که در دورهی سومین هیات مدیرهی انجمن، خبرنامههای منتشر شده در تهران توسط انجمن سه نسخه و خبرنامههای تهیه شده توسط شعبهی درجه یک آذربایجانشرقی پنج نسخه بود. اما اینک در واقع هیچ شعبه درجه یکی از انجمن فعال نیست و متقاضیان کمی برای تجدید نمایندگیها اعلام آمادگی نمودهاند. با توجه به گسترش فضای مجازی و امکانات حاصل از آن، شاید بتوان ضعف در حوزهی نمایندگیهای انجمن را نادیده گرفت اما حوزهی گروههای تخصصی چطور؟
کسانی که با انجمنهای علمیِ مطرحِ جهان آشنایی دارند به خوبی واقفند که آنچه انجمن را به معنای واقعی انجمنِ علمی میسازد گروههای تخصصی است. انجمن روانشناسی ایران بارها انتخاباتهایی را برای شکلگیری گروههای تخصصی برگزار نموده است. در یکی از این برههها، هشت گروه تخصصی شکل گرفتند. اما تنها گروههای تخصصی معدودی به طور مداوم توانستند به فعالیت خود ادامه دهند. در حال حاضر به طور اسمی همچنان هشت گروه تخصصی، ولی در واقع سه گروه تخصصیِ روانشناسی بالینی، روانشناسی مشاوره و روانشناسی ورزش فعال هستند. اگرچه گروه تخصصیِ روانشناسی بالینی با برگزاری اولین همایش سراسری روانشناسی پویایی در ایران، گروه تخصصی روانشناسی مشاوره با برگزاری سخنرانیها و کارگاههای آموزشی و گروه تخصصی روانشناسی ورزش با برگزاری همایش ورزش و سلامت روانی منشاء اقدامات ارزندهای هستند، با وجود این، سطح مشارکت پایین اعضا در این گروههای تخصصی و فقدان فعالیتهایی نظیر انتشارات، گویای این است که حتی این گروههای تخصصی تا رسیدن به جایگاه یک گروهِ تخصصیِ متناسب با منزلت انجمن روانشناسی ایران فاصله دارند.
سئوالی که مطرح میشود این است که چرا گروههای تخصصی آنطور که شاید و باید شکل نمیگیرند؟ به زبان رایج امروزی، لازم است در این خصوص آسیبشناسی بهعمل آید. شاید به یک معنا ایرانیها هنوز با تشکلهای غیردولتی و سازوکارهای آنها آشنایی کافی ندارند و مطابق تشکلهای دولتی، که تصمیمگیری مرکزی صورت میگیرد و همین امر هم مشارکت عمومی را پایین آورده و هم مسئولیت را متوجه سطوح مرکزی مینماید، در مورد انجمن روانشناسی ایران نیز اعضای انجمن مسئولیت را متوجه عملکرد هیات مدیره میدانند. اما از آنجا که تاکنون در هیاتمدیرههای مختلف بستر لازم برای انتخابات و شکلگیری گروههای تخصصی و نیز تداوم فعالیت آنها بهوجود آمده است به نظر میرسد عملکرد هیات مدیره تنها بخشی از واریانس مربوط به آسیب در گروههای تخصصی را تبیین میکند و بخش اعظمی از آسیب را بایستی در جای دیگری جستجو کرد.
دورهی طلایی برخی از فعالیتها از جمله گروههای تخصصی را میتوان به سالهای اول تشکیل انجمن مربوط دانست. به عنوان مثال سطح مشارکت افراد در گروه تخصصی روانشناسی بالینی یا گروه تخصصی روانشناسی مشاوره در دورههای اول بیشتر بود. این مساله را میتوان از جنبههای مختلف تبیین نمود. به نظر میرسد قبل از تشکیل سازمان نظام روانشناسی در کشور، رویآوردن برخی از افراد به گروههای تخصصی به دلیل دغدغههای حرفهای انجام میگرفت و تاسیس متولی حرفهای یعنی سازمان نظام روانشناسی باعث شد که این دغدغهها در جای دیگری جستجو شود. ممکن است از یک منظرِ دیگر افول در مشارکت افراد در گروههای تخصصی ذکر شده را با تشکیل انجمنهای علمی آن حوزهها، یعنی انجمن علمی روانشناسی بالینی و انجمن مشاوره ایران مرتبط دانست. این امر اگرچه بیتاثیر نبوده است اما مشارکت پایین اعضا در گروههای تخصصی دیگر نظیر روانشناسی تربیتی که تاکنون انجمن علمی خاصی را نداشته است تا حدودی از تعیینکننده بودن این فرضیه میکاهد. احتمال میرود دو عاملِ عدم آگاهی از ظرفیتهای گروه تخصصی و ضعف در انگیزه را در تبیین میزان مشارکت پایین اعضاء موثر دانست. البته اگر گفته شود که عدم آگاهی خود در میزان انگیزه موثر است در این صورت یک عامل عمده یعنی سطح انگیزشی پایین اعضا به عنوان یک چالش جدی در این زمینه خواهد بود.
لازم است برخی از واقعیتها را پذیرفت و برای برخی از موارد دنبال راه چاره گشت. از منظر برخی از دستاندرکارانِ فعالیتهای حرفهای روانشناختی، گفته میشود درصد افرادی نظیر زندهیادان دکتر براهنیها، که علم را و نیز انجمن را برای علم میخواستند و آنچنان غرقه انگیزههای جمعی و فینفسه علمی میشدند که برخی از نیازهای فردی خود را فراموش میکردند، روز به روز در حال کم شدن است. در حال حاضر چه تعداد از استادان، یک کلاسِ درس را بیش از حدمرسوم آن برگزار میکنند، که براهنیها چنین میکردند و چه تعداد از همکاران هستند که یک جلسهی حرفهای را که هیچ منفعت فردی ندارد ساعتها مشتاقانه تحمل مینمایند که براهنیها چنین مینمودند. الان همکاران زیادی هستند که صرفا به دنبال انگیزههای بیرونی نظیر درآمد و یا بهدنبال مقاله هستند و آنهم نه بهعنوان نتیجه یک فعالیت خودانگیختهی علمی بلکه بهعنوان وسیلهای برای ارتقاء. اینچنین است که براساس یادگیری مشاهدهای دانشجویان نیز یاد میگیرند که برای اشتغال به یک فعالیت، صرفا به نتایج بلاواسط تقویت کننده آن توجه نمایند. در چنین جوی انتظار میرود درصد افرادی که صرفا با انگیزههای درونی به انجمن و گروههای تخصصصی میپیوندند کم شود و حتی گاهی متاسفانه انجمن شاهد باشد که افرادی در روز انتخابات هیات مدیره به طور هماهنگ با یک اتوبوس در محل انجمن حاضر شوند و هر کدام با یک رای وکالتی، سعی در روانه کردن فردی به جمع هیات مدیره باشند؛ امری که به نظر میرسد در هدایتکنندگان آن، انگیزههای بیرونی بیشتر از انگیزههای درونی نقشآفرینی میکند.
به راستی چه باید کرد؟ به نظر میرسد به عنوان اولین گام تغییر، در درجهی اول، اعضای هیات علمی دانشگاهها خود را با این سئوال مواجه سازند که چقدر از زمان خود را بیهیچ چشمداشتی صرف فعالیتهای حرفهای و علمی عامالمنفعه میکنند؟ و آنها با آگاهی از این امر که رفتارشان به عنوان الگویی برای دانشجویان خواهد بود، مشارکت و یا عدم مشارکت در فعالیتهای علمی را انتخاب و مسئولیت نتیجه انتخابشان را برعهده بگیرند. امر دوم اینکه، ممکن است بسیاری از افراد نمیدانند که گروههای تخصصی به عنوان بستری برای یک فعالیت علمی ناب، همان کنشهایی را دارا هستند که گاهی دغدغهی اساسی آنهاست. گاهی از افرادی شنیده میشود که چرا وضعیت آزمونهای روانی بیسامان است؟ چرا … و چرا های دیگر. پاسخی که به این افراد میتوان داد این خواهد بود که چرا خودت برای رفع این معضل گامی بر نمیداری؟ کافیست آنها بدانند که برای تشکیل یک گروه تخصصی درخواست سه عضو پیوسته کافیست و همان فرد می تواند همراه دو نفر دیگر درخواست تشکیل گروه تخصصی مرتبط را از انجمن داشته باشد و با تشکیل یک گروه تخصصی در یک محیط و بستر مناسب راهکارهای لازم را پی بگیرد. امر سوم اینکه اینهمه از انگیزههای درونی صحبت شد، ممکن است برخی فکر کنند که حضور در گروههای تخصصی انجمن صرفا انگیزههای درونی آنها را تامین خواهد نمود اما چنانچه بدانند در یک گروه تخصصی میتوان فعالیتهایی نظیر راهاندازی یک مجله را پیگرفت که برای خود آن فرد و دیگر اعضای حرفه فرصتهایی را نیز به ارمغان خواهد آورد ممکن است نوع نگاه عوض شود.
در یک سخن اینکه، تشکیل گروههای تخصصی، اساسیترین فعالیت انجمن روانشناسی ایران است و گروههای تخصصی از آن ظرفیت بالقوهای برخوردار است که میتواند منشا اقدامات اساسی در روانشناسی کشور باشد و نیز امکانی است که منتقدانِ بیعمل را که همیشه شاکی و مطالبهکننده هستند خلعسلاح میکند. اگر در یکی از گرایشهای روانشناسی شاغل به تحصیل و یا فعالیت هستید و شکافهایی را در این حوزه میبینید که نیازمند اقدامات علمی در این خصوص است از همین امروز میتوانید با دوستانتان افکار خود را به اشتراک بگذارید،در جلسه آتی انتخابات گروههای تخصصی حضور یابید و راه را برای عملی شدن ایدههایتان هموار سازید. با حضور در گروههای تخصصی قادر خواهید بود که خودتان فکر و برنامه داشته و خودتان شاهد به ثمر نشستن اقداماتتان باشید. نقش هیات مدیره در خصوص گروههای تخصصی تا حدودی نظارتی خواهد بود بدینصورت که آیا گروه تخصصی مربوطه در راستای اساسنامه انجمن عمل میکند یا نه، و بیشتر نقش تسهیلگری و حامی بودن را دارا خواهد بود.
منبع : سیزدهمین خبرنامه الکترونیکی انجمن روانشناسی ایران