اقتصاد رفتاری و خطاهای پنهان روان‌‌شناسان: تهدیدی برای حرفه‌‌‌­ای‌گری

اقتصاد رفتاری و خطاهای پنهان روان‌‌شناسان: تهدیدی برای حرفه‌‌‌­ای‌گری

مریم کامی

دکتری تخصصی روان‌شناسی بالینی

حرفه‌ای‌گری در روان‌شناسی مستلزم تصمیم‌گیری‌ها و قضاوت‌هایی است که در راستای هویت حرفه‌ای، پایبندی به اصول علمی و اخلاقی و تعهد به رشد مداوم اتخاذ می‌شوند (1, 2). هر چند مانند هر انسان دیگری، روان‌شناسان نیز می‌توانند دچار سوگیری‌های شناختی شوند و هویت حرفه‌ای خود را خدشه‌دار کنند (3). این سوگیری‌ها ممکن است در بستر تغییرات فرهنگی و بی‌ثباتی‌های اقتصادی از یک سو و استرس شغلی از سوی دیگر شدت یابند و حتی یک روان‌شناس حرفه‌ای شتاب‌زده یا بر اساس این سوگیری‌ها قضاوت کند و تصمیم بگیرد. روان‌شناس امروز علاوه بر چالش‌های اتاق درمان، با فشارهای اقتصادی، تحولات سریع دنیای دیجیتال و الزامات فضای کسب‌وکار نیز مواجه است. پرسش مهم اینجاست که در چنین بستری، یک روان‌شناس چگونه می‌تواند تصمیم‌ها و قضاوت‌هایی داشته باشد که نه‌تنها او را به سمت «حرفه‌ای شدن» هدایت کند، بلکه امکان «حرفه‌ای ماندن» را نیز فراهم آورد. از همین رو، درک و مدیریت این سوگیری‌ها بخش جدایی‌ناپذیر حرفه‌ای‌گری است.
بر این اساس این یادداشت را نوشتم تا به برخی سوگیری‌های رایج روان‌شناسان و مراجعان بپردازم. البته این بار نه از دیدگاه علم روان‌شناسی، بلکه از منظر علم اقتصاد رفتاری. دلیل این دیدگاه اولاً تکراری نبودن مطالب و در ثانی تغییر زاویه دید و نگاه بیرون از گود به چالش‌های اقتصادی دنیای حرفه‌ای روان‌شناسی است. از دیدگاه علم اقتصاد رفتاری، انسان موجودی است زیان‌گریز که گاه به جهت سوگیری شناختی رفتارهای اقتصادی غیرمنطقی دارد (4). طبعاً یک روانشناس هم می‌تواند رفتارهای اقتصادی غیرمنطقی داشته باشد تا از زیان بگریزند. یک روانشناس می‌تواند در دام خطاهایی افتد که نه بر پایه منافع درمانی خود و مراجع، بلکه تحت فشارهای بیرونی یا انگیزه‌ها و منافع کوتاه‌مدت شکل می‌گیرند. در اینجا چند نمونه از این سوگیری‌ها را با مثال در بستر فضای کار روانشناس حرفه‌ای بیان کرده‌ام:
1.     لنگراندازی (Anchoring Bias) : این سوگیری بیان می‌کند که ذهن ما در تصمیم‌گیری بیش از حد به اعداد یا اطلاعات اولیه تکیه می‌کند، حتی اگر آن عدد تصادفی یا نامرتبط باشد (5).
مثال: تعیین قیمت جلسات درمانی
وقتی روانشناس تازه‌کار می‌خواهد تعرفه خودش را مشخص کند، یک همکار یا مدیر کلینیک مبلغی را به او پیشنهاد می‌کند و همان مبلغ در ذهن او لنگر می‌اندازد، حتی اگر بعدها اعداد متفاوتی از دیگران بشنود. در این شرایط، ناخودآگاه همان حدود قیمت را ملاک قرار می‌دهد و باور می‌کند کمتر از آن یعنی زیان. او تعرفه خود را نه بر اساس ضوابط موجود، تخصص، میزان تجربه و… بلکه بر اساس لنگر ذهنی تعیین می‌کند.
2.     حسابداری ذهن (Mental Accounting): این مفهوم را ریچارد تیلر (دانشمند حوزه اقتصاد رفتاری و برنده جایزه نوبل اقتصاد) مطرح کرد. بر اساس این ایده، افراد پول یا منابع را بسته به برچسب و دسته‌بندی ذهنی متفاوت می‌بینند و رفتار مالی یا تصمیم‌گیری‌شان بر اساس این طبقه‌بندی شکل می‌گیرد، نه بر اساس ارزش واقعی و کلی منابع. به بیان ساده، ما یک “بودجه ذهنی” برای هزینه‌ها داریم (مثلاً هزینه تفریح، خرید روزمره، درمان، یا پس‌انداز) و خرج کردن یا تصمیم گرفتن در هر طبقه می‌تواند مستقل از دیگری باشد، حتی اگر از نظر منطقی همه پول یکسان باشد. فرض کنید فردی برای یک شب بیرون رفتن ۵۰۰ هزار تومان کنار گذاشته، اما وقتی کیف پولش جا می‌ماند و مجبور می‌شود همان پول را از کارت بانکی خرج کند، حس می‌کند “بودجه تفریحش” اضافه خرج شده و به هم ریخته است. با این‌که تمام این‌پول‌ها برای خود است، اما حسابداری ذهنی اجازه نمی‌دهد ذهنیت یکپارچه‌ای درباره منابع خود داشته باشد.
یک روانشناس هم ممکن است گرفتار حسابداری ذهنی شود:
مثال 1. در مورد تعداد مراجعین:
ممکن است روانشناس یک “بودجه ذهنی” برای وقت آزاد یا ساعات کاری داشته باشد. اگر در یک روز فقط دو مراجع داشته باشد، ذهنش این را به عنوان “روز ناکامل” طبقه‌بندی می‌کند و تلاش می‌کند در روزهای دیگر حتماً ۴ یا ۵ مراجع ببیند تا حساب‌داری ذهنی او “درست” از آب درآید. حتی اگر تأثیر زیادی در درآمد او نداشته باشد و چه بسا کیفیت کاریش هم افت کند.
مثال 2. در مورد تخفیف به مراجعین:
یک روانشناس ممکن است درآمد حاصل از روان‌درمانی را در حسابداری ذهنی خود”کافی” بداند، بودجه سوپرویژن و یک دوره آموزشی جدید را هم کنار گذاشته باشد. در این شرایط، ممکن است به مراجعی بدون بررسی دقیق‌تر شرابط تخفیف دهد. او این‌جا نه بر اساس مفهوم‌پردازی، بلکه بر اساس دو دو تا چهارتای ذهنی خود تخفیف می‌دهد. یک روانشناس حرفه‌ای لازم است ضمن نگرش یک‌پارچه درباره منابع خود (وقت، درآمد، انرژی) بودجه‌بندی اقتصادی خود را فارغ از کار حرفه‌ای، به ویژه کار با مراجعین آسیب دیده ببیند.
3.     قاب‌بندی (Framing Effect): در این سوگیری شکل بیان یک مسئله می‌تواند تصمیم فرد را عوض کند، حتی وقتی محتوای ارائه شده حقیقی باشد. افتادن در دام قاب‌بندی می‌تواند حرفه‌ای بودن یک روانشناس را زیر سؤال ببرد، چون قضاوت علمی و بی‌طرفانه‌اش مخدوش می‌شود.
مثال: معرفی مدل درمان و میزان اثربخشی آن به مراجع
اگر روانشناس بگوید:
«این درمان به تغییر سبک زندگی شما و بهبود ریشه‌ای علایم کمک می‌کنه» ➝ مراجع انگیزه پیدا می‌کند و تبدیل به یک مراجع ثابت می‌شود.
«این درمان طولانی مدت و در نتیجه هزینه‌بر است، بعلاوه گاهی تمرینات و تکنیک‌هایی دارد که می‌تواند برای شما دردناک باشد» ➝ اطلاعات قبلی نقض نمی‌شود، ولی ممکن است باعث نگرانی و رها کردن درمان از سوی مراجع شود.
اگر روانشناس فقط یک قاب را انتخاب کند (مثبت یا منفی)، به جای بی‌طرفی علمی، می‌تواند تصمیم مراجع را ناآگاهانه و در جهت منافع خود دستکاری می‌کند.
4.     اثر هاله‌ای (Halo Effect): این سوگیری یعنی وقتی یک ویژگی پررنگ (مثبت یا منفی) در یک فرد، باعث شود بقیه ویژگی‌های او بر اساس همان قضاوت شود. برای روانشناس، این خطا می‌تواند به‌طور مستقیم به حرفه‌ای بودن آسیب بزند، چون بی‌طرفی علمی و بالینی مخدوش می‌شود. گاهی روانشناسان با ایجاد یک اثر هاله‌ای، مانند شهرت، جذابیت ظاهری یا دریافت مبلغ بالا، تلاش می‌کنند در ذهن مراجعین و دانشجویان قضاوت مثبتی ایجاد کنند، بدون آنکه سایر شرایط صلاحیت حرفه‌ای را کسب کنند.
مثال: روانشناس گمان کند چون مراجع او در خارج از کشور زندگی می‌کند و درآمد ارزی دارد، می‌تواند مبلغ بالاتری برای ویزیت بپردازد؛ در نتیجه، مراجع با دیدن نرخ‌های بالاتر درمانگر، نسبت به او بی‌اعتماد می‌شود و یا درمان را رها می‌کند. تصمیمی که درمانگر تصور می‌کرد به نفع خود گرفته، هم به زیان اقتصادی و هم زیان حرفه‌ای منجر می‌شود.
5.     زیان‌گریزی (Loss Aversion): این از اساسی‌ترین سوگیری‌هاست. بر اساس اقتصاد رفتاری انسان‌ها بیشتر از «زیان» می‌ترسند تا این‌که «سود» به دست آورند. به عبارتی دیگر، رنج از دست دادن 5۰۰ هزار تومان خیلی بیشتر از لذت به دست آوردن همان مبلغ حس می‌شود. وقتی یک روانشناس گرفتار این سوگیری می‌شود، حرفه‌ای‌گری‌ خود را در خطر می‌اندازد، چرا که نه بر اساس داده‌های علمی و بهترین مصلحت مراجع، بلکه بر اساس ترس‌ها و ناامنی‌های خود تصمیم می‌گیرد؛ حتی اگر این ناامنی‌ها واقعی نباشند. اجتناب از پرداخت هزینه‌های سوپرویژن و روان درمانی یکی از رفتارهای اقتصادی عجیب روانشناسان است. برخی از آن‌ها حاضر نیستند مبلغی بیشتر از ویزیت دریافتی خود را بابت سوپرویژن به درمانگری توانمند‌تر و با سابقه‌تر از خود پرداخت یا در دوره‌های آموزشی پیشرفته شرکت کنند. همچنین برخی از درمانگران تمایلی به ادامه جلسات روان درمانی خود ندارند، زیرا آن را گران توصیف می‌کنند. در زیر مثال‌های دیگری از سوگیری زیان‌گریزی روانشناسان بیان شده‌است:
مثال 1: عدم ارجاع به درمانگری با صلاحیت بالاتر
زوج‌درمانگر متوجه می‌شود زوجین دچار مشکلات جنسی طولانی مدت هستند و برای همین زوج‌درمانی بیش از این پیش نمی‌رود. او که دانش لازم برای مداخلات جنسی را ندارد، بخاطر نگرانی‌های مالی خود، حاضر نیست آن‌ها را به یک روانپزشک با فلوشیپ طب جنسی ارجاع دهد، بلکه تلاش می‌کند خودش دست و پا شکسته مداخلات جنسی را پیاده کند. حتی با وجودی که می‌داند ارجاع این مراجعین باعث می‌شود مراجعی متناسب با تخصص او جایگزین شود. اما سوگیری زیان‌گریزی اجازه نمی‌دهد این واقعیت را ببیند.
مثال 2: ساعات کاری بالا و فشرده با وجود خطر فرسودگی شغلی
روان‌شناسی که می‌بیند در معرض فرسودگی شغلی است و نه تنها فرصتی برای به روز رسانی علمی خود ندارد، بلکه حتی از خواب و استراحت کافی نیز محروم است. ولی حاضر نیست ساعات کاری یا تعداد پروژه‌های تحقیقاتی خود را کم کند، زیرا درآمد او کم می‌شود.
مثال 3: اجتناب از ارزیابی پیشرفت درمان\
درمانگر پیشرفت درمان مراجع را به شکل دقیقی بررسی نمی‌کند، چون ذهن زیان‌گریز او نگران است مواجه شدن با موانع درمانی انگیزه مراجع را برای درمان کم کند و آن مراجع را از دست بدهد. در حالی که ارزیابی پیشرفت درمان و شناسایی موانع به ادامه درمان می‌تواند منجر شود.
6.     اثر گله‌ای (Herd Behavior):  از دریچه اقتصاد رفتاری Herd Behavior یعنی افراد تمایل دارند در تصمیم‌گیری از جمع پیروی کنند، حتی اگر شواهد یا منافع شخصی چیز دیگری بگوید. برای مثال، سرمایه‌گذارانی که بدون تحلیل مستقل بازار و صرفاً چون «همه دارند سهام NVIDIA را می‌خرند» آن‌‌ها هم همان سهام را می‌خرند. ریشه این سوگیری این است که ذهن انسان اشتباه ناشی از یک رفتار جمعی را بهتر از اشتباه ناشی از رفتار خود می‌‌تواند تحمل کند. مثال واضح این خطا رفتارهای روانشناسان در بازاریابی دیجیتال است. این روز‌ها برخی روانشناسان با مشاهده فعالیت روانشناسان زرد یا غیر روانشناسانی که محتوای سطحی و غیرحرفه‌ای ارائه می‌دهند، خود را قانع می‌سازند با این موج همراه شوند، حتی قبل از این که نحوه استفاده از این امکانات را متناسب با هویت حرفه‌ای خود منطبق کنند و نه بالعکس. پیامد این کار، خدشه به هویت حرفه‌ای، کاهش اعتماد عمومی به روان‌شناس و شیوع ادعاهای غیرعلمی است.
علاوه بر موارد ذکر شده، می‌توان به خطاهای دیگری هم اشاره کرد، از جمله سوگیری تأیید یا سوگیری پس نگری. اما چون چارچوب محتوای این یادداشت را برمبنای مسائل اقتصادی انتخاب شده، از ذکر مواردی که به این چارچوب غیر مرتبط هستند، خودداری شد. در این یادداشت سعی شد هم بر اساس علاقه و هم دغدغه حرفه‌ای خود درباره این موضوع از زاویه جدیدی به خطاهای حرفه‌ای در روان‌شناسی اشاره شود. حرفه‌ای شدن و حرفه‌ای ماندن می‌تواند در مسیر عبور از این سوگیری‌ها اتفاق بیفتد. آگاهی و بینش نسبت به آن‌ها و شجاعت برای نقد خود از این زاویه می‌تواند فضای کاری روان‌شناسی را هم برای روان درمانگران و سایر متخصصین روان‌شناسی و هم برای مراجعین امن‌تر می سازد. مثلاً باور به این‌که انسان یک موجود زیان‌گریز است، نه تنها این خطاها را توجیه نمی‌کند، بلکه به افراد کمک می‌کند فراتر از این سوگیری رفتار خود را بازنگری و تصحیح کنند و در نتیجه حرفه‌ای شوند و حرفه‌ای بمانند.

منابع

Schubert S, Buus N, Monrouxe LV, Hunt C. The development of professional identity in clinical psychologists: A scoping review. Med Educ. 2023;57(7):612-26.

Cottone RR, Claus RE. Ethical Decision-Making Models: A Review of the Literature. Journal of Counseling & Development. 2000;78(3):275-83.

Berthet V. The Impact of Cognitive Biases on Professionals’ Decision-Making: A Review of Four Occupational Areas. Frontiers in Psychology. 2022;Volume 12 – 2021.

Thaler RH. Misbehaving: The making of behavioral economics: WW Norton & Company; 2015.

Zhang L. Research on the Heuristic Bias in Behavioral Economics. Advances in Economics, Management and Political Sciences. 2023;62:129-32.

آدرس انجمن روان‌شناسی ایران:

تهران، سیدخندان، ابتدای سهروردی شمالی، کوچه سلطانی (قرقاول)، پلاک ۳۷، طبقه سوم

کدپستی: 

1555716755

تلفن:  09367740873 (ساعت پاسخگویی: شنبه تا چهاشنبه، از ساعت 9 الی 14)

فکس: 86120659

کلیه حقوق برای انجمن روانشناسی ایران محفوظ است. – 1400©

طراحی سایت توسط شرکت مهندسی اشاره شرق