دست کشیدن از هدف به ‌مثابۀ اقدامی بهنجار؟ نگاهی بر دو سازۀ پشتکار و روی‌گردانی از هدف

  • صفحه اصلی
  • دست کشیدن از هدف به ‌مثابۀ اقدامی بهنجار؟ نگاهی بر دو سازۀ پشتکار و روی‌گردانی از هدف

دست کشیدن از هدف به ‌مثابۀ اقدامی بهنجار؟ نگاهی بر دو سازۀ پشتکار و روی‌گردانی از هدف

ترجمه: پوریا حیدری و آتنا منصوری

 کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی

انسان‌ طیف وسیعی از اهداف شخصی[1] را دنبال می‌کند که در میزان اختصاصی بودن و چارچوب‌های زمانی با یکدیگر متفاوت‌اند. با توجه به انبوه این اهداف و محدودیت منابع (روانی، جسمانی، اجتماعی و اقتصادی)، افراد دائماً در حال تصمیم‌گیری درباره ادامه دادن تلاش خود برای رسیدن به هدف یا دست کشیدن از آن هدف هستند. درواقع تلاش سازگارانه[2] در مسیر تحقق هدف هم مستلزم پشتکار[3] و هم روی‌گردانی از هدف[4] در زمان مناسب است. داشتن پشتکار پس از شکست یا وقفه‌های ایجادشده در طول مسیر، اهمیت بسزایی در یادگیری و افزایش مهارت‌ها دارد. همچنین، دست کشیدن از هدفی که بیش ‌از اندازه پرهزینه یا غیرواقعی است، فرد را از تجربه استیصال و پیامدهای منفی ناشی از آن محافظت می‌کند؛ برای مثال، وقتی تلاش یک زوج برای باردار شدن به‌دفعات با شکست روبه‌رو شود، به نظر می‌رسد روی‌گردانی از هدف اصلی و روی‌آوری مجدد[5] به اهداف جدید، اقدامی سازگارانه‌تر باشد، بدین ‌صورت که این زوج دست از تلاش برای بارداری بردارند و به‌جای آن، کودکی را به سرپرستی بپذیرند.

   در این راستا، نظریه‌پردازان قلمروی انگیزش در روان‌شناسی دیدگاه‌های متعددی را در ارتباط با اهداف شخصی افراد و شیوه تحقق آن‌ها مطرح کرده‌اند. به‌رغم تمرکز اولیه این نظریه‌ها بر سازه پشتکار، ظهور دیدگاه‌های نوین توجه پژوهشگران را به مفهوم روی‌گردانی از هدف نیز جلب کرده است. این مقاله با مرور مختصر مقاله برانستتر و برنِکِر (2022) به توصیف دو مفهوم پشتکار در هدف و روی‌گردانی از آن و نظریه‌های مرتبط با این مفاهیم می‌پردازد.

تعریف سازه‌های اصلی

«هدف» به تظاهرات شناختی از وضعیتی مطلوب اشاره دارد که رفتار فرد را در جهت دستیابی به آن‌ سوق می‌دهد. آن دسته از اهدافی که برای فرد معنا و اهمیت شخصی زیادی دارد، «اهداف شخصی» نامیده می‌شود؛ مانند کسب مدرک دانشگاهی یا ازدواج. دستیابی به این اهداف معمولاً نیازمند کوشش در دوره زمانی طولانی است که با کنشی مشخص و مقطعی ممکن نیست (مانند یادگیری زبان). برخی اهداف نیز نقطه پایانی مشخصی ندارد و مستلزم کنش‌های مکرر است (مانند حفظ تناسب اندام).

   «پشتکار» در پی‌گردی هدف[6] شخصی به معنای اقدام مستمر یا مکرر فرد در راستای تحقق هدف است. بر اساس این تعریف، پشتکار به دو نوع پشتکار مستمر[7]؛ به معنای تسلیم نشدن به هنگام مواجهه با چالش‌ها یا موانع موجود در فرایند دستیابی به هدف، و پشتکار دوره‌ای[8]؛ به معنای از سر گرفتن پی‌گردی هدف پس از وقفه، تقسیم می‌شود. توفق در پیگیری هدف، که با بهزیستی[9] نیز ارتباط تنگاتنگی دارد، نیازمند هر دو نوع پشتکار است. با وجود این زمانی که دستیابی به هدف، ناممکن یا آن هدف نامطلوب باشد، این مفهوم ممکن است نتیجه عکس داشته باشد. بدین ترتیب، سومین سازه اساسی «روی‌گردانی از هدف» است، که کوشش‌های فرد برای دست کشیدن از نوعی هدف شخصی را توصیف می‌کند و با بهزیستی، سلامت جسمانی و حس تسلط[10] فرد مرتبط است. روی‌گردانی موفق از هدف شخصی زمانی امکان‌پذیر است که فرد تعهد خود را به هدف در هر سه سطح شناختی، هیجانی و رفتاری از بین ببرد؛ بنابراین، عدم انطباق فکر، احساس و رفتار با هدف پس از صرف دوره زمانی مشخص برای تحقق آن، یک مورد موفقیت‌آمیز روی‌گردانی از هدف است، نه عدم پشتکار.

نظریه‌های مرتبط با پشتکار و روی‌گردانی

دیدگاه‌های سنتی درباره پشتکار و روی‌گردانی

در دوران شکوفایی نظریه انگیزش پیشرفت[11] در خلال سال‌های 1950 تا 1980، سازه پشتکار به‌عنوان ویژگی اصلی رفتار هدفمند به مفهومی رایج تبدیل شده بود. از برجسته‌ترین پژوهش‌ها در این قلمرو می‌توان به یافته‌های فیدر (1962) اشاره کرد که با تکیه بر مدل خطرپذیری[12] (اتکینسون، 1957) مفهوم پشتکار را مورد مطالعه قرار داد. وی بر این باور بود که شخصیت (انگیزه‌های پیشرفت مانند احساس غرور پس از موفقیت در مقابل اجتناب از تجربه احساس شرم پس از شکست) و عوامل موقعیتی (میزان دشواری کار)، هر دو از عوامل تعیین‌کننده میزان پشتکار در افراد هستند. در همین راستا، وینر (1985) در نظریه اسنادی انگیزش پیشرفت[13] بر نقش انتساب موفقیت/ شکست افراد به عوامل درونی یا بیرونی تأکید کرد. بر اساس این نظریه، سبک اسنادی (برای مثال، قبول نشدن در امتحان را به هوش ناکافی یا سروصدای محیط نسبت دادن) از طریق سطح انتظار افراد از موفقیت/ شکست و ارزشی که برای پاداش احتمالی حاصل از تحقق آن هدف قائل هستند، سهم بسزایی در میزان پشتکار افراد دارد. افزون بر آن، بندورا (1977) در نظریه یادگیری اجتماعی، اهمیت خودکارآمدی را در میزان کوشش افراد برای دستیابی به اهداف خود برجسته ساخت. این نظریه‌ها دربرگیرنده مفاهیم کلاسیک انتظار‌ـ ارزش هستند که بر اساس آن‌ها انگیزه انتخاب هدف و تلاش مستمر در راستای تحقق آن، متأثر از باور فرد درباره توانایی‌ خود برای موفقیت (انتظار) و جذابیت هدف (ارزش) است.

   با وجود گستره وسیع مطالعات انجام‌شده درباره پشتکار، که بر پایه نظریه انگیزه پیشرفت[14] صورت گرفته بود، پژوهش‌ها درباره روی‌گردانی از هدف از چارچوب نظری واحد برخوردار نبود. سرآغاز مطالعات انگیزشی در مورد روی‌گردانی از هدف را می‌توان در مقاله تأثیرگذار اریک کلینگر[15] درباره «تعهد به انگیزه‌ها و روی‌گردانی از آن‌ها[16]» در سال 1975 جست‌وجو کرد. این مقاله به‌رغم اهمیت نظری آن به پژوهش‌های تجربی گسترده در آن زمان نینجامید و در مقابل، مسائل مربوط به پشتکار غیرمولد[17] و روی‌گردانی ناموفق[18] در زمینه روان‌شناسی اجتماعی و سازمانی، به‌ویژه تصمیم‌گیری اقتصادی[19] توجه پژوهشگران را به خود جلب کرد.

نظریه‌های متمرکز بر پشتکار

نظریه خودتعیین‌گری

نظریه خودتعیین‌گری[20] (ریان و دسی، 1980) به سه نیاز اساسی خودمختاری[21]، صلاحیت[22] و ارتباط[23] در انسان اشاره دارد که ارضای آن‌ها انگیزه لازم برای پی‌گردی فعالیت‌ها یا اهدف را فراهم می‌کند. این نظریه انگیزشی شامل شش خرده‌نظریه است که به طیف وسیعی از مسائل مرتبط با اشتغال مداوم به اهداف شخصی (مانند، انگیزه درونی[24] و بیرونی[25] و نیازهای روان‌شناختی اساسی[26]) در موقعیت‌های گوناگون (مانند والدگری، شغل، تحصیل، ورزش و سلامت) می‌پردازد (ریان و دسی، 2019). این نظریه پیشنهاد می‌کند انگیزه درونی، که به معنای انجام کارها از روی علاقه و لذت است، مطلوب‌ترین شکل نظم‌جویی رفتار خودتعیین‌گرانه است. همه اهداف با لذت همراه نیستند، اما پی‌گردی آن‌ها به دلیل انطباق با باورهای شخصی (مانند مرتبط بودن با ارزش‌های فرد) را، که نظم‌جویی خودمختار[27] نامیده می‌شود، می‌توان نوعی رفتار خودتعیین‌گرانه در نظر گرفت. در مقابل این مفهوم، اصطلاح نظم‌جویی مهارشده[28] قرار می‌گیرد که به پی‌گردی هدف به دلیل دریافت پاداش/ اجتناب از تنبیه بیرونی[29] یا تأیید/ فشار درونی[30] مرتبط با موفقیت/ شکست اشاره دارد. به‌طورکلی نظریه خودتعیین‌گری نقش اهمیت انگیزه درونی و نظم‌جویی خودمختار در افزایش پشتکار را برای پی‌گردی هدف برجسته می‌سازد؛ امری که همزمان بر اهداف مشخص[31] و اهداف شخصی روزانه[32] تأکید دارد.

نظریه تعیین هدف

نظریه تعیین هدف[33] (لاک و لاثام، 1990، 2015) نظریه‌ای انگیزشی است که بیان می‌کند اهداف چالش‌برانگیز و مشخص در مقایسه با اهداف مبهم یا بدون چالش به عملکرد مطلوب‌تر منجر می‌شود. اهداف چالش‌برانگیز و مشخص از طریق سه اصل انگیزشی اساسی شامل جهت‌دهی‌ رفتار، نظم‌‌دهی کوشش‌ها[34] و افزایش پشتکار موجب بهبود عملکرد می‌شود. علاوه بر این موارد، چهار تعدیل‌کننده شامل توانایی[35]، تعهد به هدف[36]، پسخوراند عملکرد[37] و منابع/ محدودیت‌های موقعیتی[38] نیز در تعیین میزان بهبود عملکرد اثرگذارند. درواقع عملکرد مطلوب‌تر مستلزم برخورداری از توانایی‌ها و منابع بیرونی لازم و مهم‌تر از آن، تعهد و اراده زیاد برای تحقق هدف مورد نظر است. به بیان دیگر، وجود اهداف چالش‌برانگیز و مشخص بدون داشتن تعهد، تأثیری بر عملکرد فرد ندارد. افزون بر آن، دریافت مکرر پسخوراند برای تنظیم راهبردها در هنگام تغییر شرایط نیز ضرورت دارد.

نظریه شدت انگیزه

نظریه شدت انگیزه[39] (بِرِم و سلف، 1989)، که تقریباً همزمان با نظریه تعیین هدف ارائه شد، به‌منظور تشریح میزان تلاش افراد در یک دوره مشخص پی‌‌گردی هدف بر دو عامل دشواری در پی‌گردی هدف[40] و اهمیت هدف[41] تأکید می‌کند. در این نظریه تلاش به‌مثابه سرمایه‌گذاری منابع فیزیولوژیکی، باعث انجام رفتار مشخص در جهت دستیابی به هدف می‌شود. ازآنجاکه استفاده از منابع بدنی پرهزینه است، افراد فقط به اندازه نیاز برای رسیدن به هدف از آن استفاده می‌کنند. بدین ترتیب، در‌ صورتی که میزان تلاش فرد با دشواری هدف افزایش می‌یابد که تحقق هدف امکان‌پذیر باشد و اهمیت هدف، حد کوشش فرد را توجیه کند.

خودنظم‌جویی پویا

پسخوراند[42] منبعی ارزشمند از اطلاعات درباره سرمایه‌گذاری منابع لازم برای تحقق هدف و میزان استفاده از آن‌ها است. درواقع خودنظم‌جویی پویا[43] به بررسی تأثیر پسخوراند مثبت (برای مثال، از سر راه برداشتن مانع در مسیر تحقق هدف) و پسخوراند منفی (یادآوری ناکامی‌ها در راه رسیدن به هدف) بر انگیزه و پشتکار در هدف می‌پردازد. پسخوراند مثبت باعث افزایش پشتکار می‌شود، زیرا انتظار افراد از نتیجه هدف و خودکارآمدی ادراک‌شده[44] آن‌ها را افزایش می‌دهد (اتکینسون، 1957؛ بندورا، 1977؛ وینر، 1985). درحالی‌که پسخوراند منفی با نشان دادن تفاوت بین وضعیت فعلی و مطلوب، افزایش انگیزه و پشتکار را به‌دنبال دارد (کارور و شیر، 1982؛ لاک و لیثم، 1990؛ هیگینز، 1987). پیامد هر دو نوع پسخوراند به نحوه تفسیر فرد از آن‌ها بستگی دارد؛ بدین صورت که پسخوراند مثبت تنها در صورتی پشتکار را افزایش می‌دهد که به معنی «تعهد در هدف» ادراک شود. در مقابل، زمانی که پسخوراند منفی به معنی «عدم پیشرفت در مسیر تحقق هدف» تفسیر شود، تلاش و پشتکار را تقویت می‌کند.

نظریه آمایه ذهنی

نظریه آمایه ذهنی[45] (دووِک، 2007) بیان می‌کند که افراد در مورد تغییرپذیری خصیصه‌هایی مانند هوش و شخصیت، باورهای متفاوتی دارند. افراد با آمایه ذهنی پویا[46] ویژگی‌ها و توانایی‌ها را انعطاف‌پذیر و تغییرپذیر، و افراد با آمایه ذهنی ایستا[47] آن‌ها را ثابت و تغییرناپذیر می‌دانند. بر اساس این نظریه، آمایه‌های ذهنیِ پویا و ایستا هرکدام با مجموعه‌ای منحصربه‌فرد از انگیزه‌ها، اسنادها و الگوهای رفتاری مرتبط هستند که عمدتاً در پاسخ به مشکلات نمود می‌یابند. افراد دارای آمایه ذهنی پویا از پشتکار بیشتر، به‌ویژه در پاسخ به مشکلات برخوردارند، زیرا اهداف یادگیری[48] بیشتری در مقایسه با اهداف عملکردی[49] برای خود تعیین می‌کنند، شکست را به‌جای ناتوانی به نداشتن تلاش کافی نسبت می‌دهند و کوشش در جهت رشد ظرفیت‌های خود را سودمند می‌دانند. این فرایندها موجب پشتکار بیشتر این افراد در مواجهه با مشکلات می‌شود.

ممارست

ممارست[50] به‌عنوان پشتکار و اشتیاق افراد برای دستیابی به اهداف بلندمدت تعریف می‌شود که توانایی حفظ علایق، تلاش مستمر و پافشاری در تحقق اهداف در مدت زمان طولانی را در برمی‌گیرد (داک‌ورث و دیگران، 2007). ممارست و ابزار خودگزارش‌دهی ارائه‌شده برای سنجش آن از دو مؤلفه تشکیل شده است: تلاش سخت‌کوشانه[51] و ثبات در علایق[52]. تلاش سخت‌کوشانه نشان‌دهنده تمایل افراد برای ادامه کار در جهت تحقق اهداف بلندمدت، و ثبات در علایق حاکی از تمایل افراد به پی‌گردی مداوم هدف مشخص است. ممارست از یک‌سو مدت زمان تحمل شرایط چالش‌برانگیز (مانند خدمت سربازی، محل کار و ازدواج) را در افراد به‌طور مثبت پیش‌بینی می‌کند و از سوی دیگر، ممکن است در شرایط خاص به پشتکار بیش‌ازاندازه منجر شود که می‌تواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. افراد دارای ممارست ‌ـ پشتکار زیاد و انعطاف‌پذیری شناختی کم ـ گاهی با به‌کارگیری میان‌برهای ذهنی[53] بر ادامه مسیر دستیابی به هدف اصرار می‌ورزند که ممکن است لزوماً به موفقیت نینجامد؛ بنابراین با وجود تأثیر قابل‌توجه ممارست در میزان پشتکار فرد، مهم است که بافتار و همچنین معایب احتمالی پشتکار بیش‌ازحد نیز در نظر گرفته شود.

نظریه‌های متمرکز بر پشتکار و روی‌گردانی

نظریه تعامل نظام‌های شخصیت

نظریه تعامل نظام‌های شخصیت[54] (کول، 2000، 2018؛ کول و دیگران، 2021) بر تعامل پیچیده فرایندهای شناختی، عاطفی، انگیزشی و عصبی‌زیستی در پی‌گردی هدف تأکید دارد و به چند نوع خودنظم‌جویی موفق اشاره می‌کند: انتخاب اهداف متناسب با خود[55] که نیازهای اساسی فرد را برآورده می‌کند، پی‌گردی سرسختانه هدف در طولانی‌مدت، و تسلیم نشدن در برابر برانگیختگی‌ها یا هنگام نبود پیشرفت در عین روی‌گردانی از تلاش‌های بی‌نتیجه. این نظریه برای توصیف رفتار هدفمند از نظریه مهار کنش بهره گرفته است. تمرکز اصلی نظریه مهار کنش بر تمایز بین افراد کنش‌محور[56] و حالت‌محور[57] است و تفاوت‌های آن‌ها را در ظرفیت نظم‌جویی هیجان (توانایی زیاد/کم در ایجاد هیجان‌های مثبت هنگام پیش‌بینی وقایع آینده ـ آینده‌نگر ـ و کاهش هیجان‌های منفی بعد از شکست ـ گذشته‌نگر) پس از تعیین هدف توصیف می‌کند. افراد کنش‌محور آینده‌نگر ظرفیت بیشتری در ایجاد هیجان‌های مثبت و تبدیل نیت به عمل دارند که به کارآمدی بیشتر آن‌ها منجر می‌شود. این افراد به احتمال بیشتری فعالیت‌های متوقف‌شده را از سر می‌گیرند و به اهداف خود پای‌بند هستند. از سوی دیگر، افراد کنش‌محور گذشته‌نگر از تجارب منفی در جهت رشد فردی و افزایش شایستگی و ارزش‌های خود استفاده می‌کنند و کمتر مستعد نشخوار فکری هستند. درمجموع نظریه تعامل نظام‌های شخصیت با ایجاد تغییر در مفروضه‌های نظریه مهار کنش مطرح می‌سازد که نظم‌جویی عواطف مثبت و منفی با تأثیر بر چگونگی تعامل بین نظام‌های کلان شناختی[58] بر رفتارهای هدفمند تأثیر می‌گذارد.

مدل مراحل کنش

مدل مراحل کنش[59] (گولویتزر، 2012؛ هکهاوزن و گولویتزر، 1987) که تأثیر شگرفی بر قلمروی روان‌شناسی انگیزش داشته است، مؤلفه‌های روان‌شناسی اراده[60] و نظریه پویایی اهداف لوین[61] را به‌منظور توصیف مراحل فرایند خودنظم‌جویی هدفمند[62] دخیل در پی‌گردی هدف با یکدیگر درآمیخته است. این مدل فرایند تبدیل شدن میل به عمل را در چهار مرحله توصیف می‌کند: مرحله سنجش[63] (سنجش خواسته‌های فرد بر اساس مطلوبیت و امکان‌پذیری تحقق آن‌ها)؛ مرحله برنامه‌ریزی[64] (تصمیم‌گیری بین خواسته‌ها، تعیین هدف مشخص و برنامه‌ریزی برای زمان، مکان و نحوه انجام رفتار هدفمند)؛ مرحله کنش[65] (شروع رفتار و پشتکار در عمل برای رسیدن به هدف)؛ و مرحله ارزیابی[66] (ارزیابی پیامدهای رفتاری پس از پایان پی‌گردی هدف). در وهله نخست، این مدل بر پشتکار و آمایه ذهنی (سنجشی و عملی) تمرکز داشت، اما در پژوهش‌های بعدی راهبردهایی شامل تقابل ذهنی[67] و قصد عمل[68] نیز به آن اضافه شد. تقابل ذهنی شامل تناوب بین خیال‌پردازی‌های مثبت درباره دستیابی به هدف و در نظر گرفتن موانع است، درحالی‌که قصد عمل، برنامه‌های مشخص درباره زمان، مکان و چگونگی رفتار برای رسیدن به هدف را شامل می‌شود. این راهبردها در ارتقای پی‌گردی هدف و تغییر رفتار مؤثرند.

نظریه فرایند دوگانه درون‌سازی و برون‌سازی

نظریه فرایند دوگانه درون‌سازی و برون‌سازی[69] (برنداستتر و راثرماند، 2002؛ راثرماند و برنداستتر، 2019) که برآمده از روان‌شناسی تحولی است، بر تعامل بین کوشش در جهت پی‌گردی هدف (درون‌سازی) و سازش‌پذیری هدف (برون‌سازی) در اهداف شخصی متمرکز است. درون‌سازی زمانی رخ می‌دهد که افراد برای هدف خود اهمیت زیادی قائل‌اند و به تحقق آن امیدوار هستند. در این حالت، افراد به‌طور انتخابی توجه خود را بر مطلوبیت هدف و مشکلات احتمالی متمرکز می‌کنند و در عین حال اطلاعات منحرف‌کننده را نادیده می‌گیرند. برون‌سازی به معنای منطبق ساختن هدف با موقعیت است و هنگام مواجهه افراد با مشکلات و ناامیدی‌های مکرر ایجاد می‌شود که احساس عدم مهارگری را در پی دارد. در این حالت، افراد توجه خود را به انواع مختلف اطلاعات، ازجمله اطلاعات نامرتبط با هدف گسترش می‌دهند، به محرک‌های بیرونی حساس‌تر می‌شوند و شناخت‌واره‌های سوگیرانه‌ای را به‌کار می‏بندند که روی‌گردانی از هدف را تسهیل می‌کند.

نظریه انگیزشی تحول در چرخه زندگی

نظریه انگیزشی تحول در چرخه زندگی[70] (هکهاوزن و دیگران، ۲۰۱۰، ۲۰۱۹) بیان می‌کند که تحول فرد در طول عمر، تعادل مستمر بین پی‌گردی پشتکارانه چند هدف بلندمدت در حوزه­های اصلی زندگی (مانند شغل، روابط اجتماعی و سلامت) و روی­گردانی از اهداف دست‌نیافتنی است. این نظریه بر اهمیت اهداف تحولی متناسب با سن (مانند تشکیل خانواده)، منابع رفتاری فردی (مانند درآمد) و شرایط اجتماعی ـ که فرصت‌ها و محدودیت‌هایی را برای فعالیت‌های فرد ایجاد می‌کندـ تأکید دارد. ازآنجاکه منابع فرد از زمان کودکی یا میان‌سالی افزایش و هنگام پیری کاهش می‌یابد، تحقق اهداف تحولی به‌طور بهینه در دوره‌های تحولی مشخص امکان‌پذیر است و زمانی که یک وهله تحولی مشخص به پایان برسد، دیگر امکان دستیابی به آن هدف به شکل مطلوب وجود ندارد.

نظریه‌های متمرکز بر روی‌گردانی

ظرفیت‌ سازش‌پذیری هدف

آرای روش و همکارانش درباره ظرفیت‌ سازش‌پذیری هدف که با نظریه فرایند دوگانه درونی­سازی و برونی­سازی هم­پوشانی دارد، بیان می‌کند همه افراد در زندگی با موقعیت‌هایی مواجه می‌شوند که امکان تحقق یک هدف شخصی در آن موقعیت‌ها وجود ندارد (روش و دیگران، 2003؛ روش و شایر، 2020). پی‌گردی این اهداف دست‌نیافتی به پریشانی روانی و آشفتگی هیجانی فرد منجر می‌شود که تأثیرات منفی بر سلامت روانی و جسمانی آن‌ها را در پی دارد. در این هنگام، تنها راه رهایی از این وضعیت، روی­گردانی از هدف و روی­آوری مجدد به هدفی جایگزین است که از ظرفیت‌های اصلی فرایند خود‌نظم‌جویی به حساب می‌آید و توانایی به‌کارگیری آن‌ها در افراد مختلف به یک اندازه نیست. درواقع در شرایطی که امکان دستیابی به هدف ممکن نیست، روی­گردانی از هدف می‌تواند از فرد در برابر تجربه شکست مکرر محافظت می‌کند و روی­آوری مجدد به هدف جایگزین، فرد را به سمت اهداف جدید، معنادار و رضایت‌بخش‌تر سوق دهد.

بحران کنش

به باور کلینگر (1997) روی­گردانی از هدف را می­توان به‌منزله فرایندی طولانی و تجربه‌ای مهم همراه با تغییرات شناختی، هیجانی و رفتاری برای فرد در نظر گرفت. برندستاتر و همکارانش با اتخاذ موضع کلینگر و با تمرکز بر مرحله‌‌ای مهم در این فرایند، مفهوم بحران کنش[71] را ابداع کرده‌اند (برندستاتر و دیگران، 2013؛ هرمان و برندستاتر، 2015). این مفهوم بر نوعی تعارض انگیزشی دلالت دارد که در آن فرد بین حفظ و رها کردن یک هدف شخصی دچار تعارض است. مدل بحران کنش با تکیه بر مدل مراحل کنش ـ که دیدگاه خوش‌بینانه در مورد امکان‌پذیری هدف را محصول ذهنیت عملی می‌دانست، نه سنجشی ـ گسترش یافت. درحالی‌که مدل بحران کنش ذهنیت عملی و سنجشی را دو مفهوم متمایز از یکدیگر در نظر می‌گیرد. با وجود این، پژوهش‌ها حاکی از آن است که بحران کنش شامل تغییر یا ترکیب این ذهنیت‌ها است که به کاهش مطلوبیت و امکان‌پذیری هدف در طول زمان منجر می‌شود و روی‌گردانی هدف را تسهیل می‌کند.

بحث کلی

نظریه‌های مورد بحث در این مقاله با تأکید بر فرایندهای کلی، تفاوت‌های فردی و عوامل درون‌روانی و برون‌روانی، دیدگاه‌های متنوعی را پیرامون تلاش در جهت دستیابی به اهداف شخصی ارائه می‌کند. به‌رغم تفاوت این دیدگاه‌ها درباره نقش فرایندهای شناختی، هیجانی، یا فیزیولوژیکی، تقریباً همه این نظریه‌ها بر تأثیر بسزای متغیرهای انگیزشی ارزش و انتظار در فرایند تلاش برای تحقق هدف اتفاق‌نظر دارند؛ برای مثال نظریه تعیین هدف پیشنهاد می‌کند که اهداف چالش‌برانگیز و مشخص به پشتکار بیشتر منجر می‌شود، درحالی‌که نظریه شدت انگیزه بیان می‌کند میزان تلاش فرد فقط تا زمانی همسو با دشواری هدف افزایش می‌یابد که اهمیت هدف بر هزینه‌های آن غلبه یابد. افزون بر آن، بر اساس نظریه خودتعیین‌گری اهدافِ ذاتاً لذت‌بخش یا واجد معنا برای فرد موجب افزایش پشتکار می‌شود. همچنین مطالعات بر تأثیر شکست‌ها و مشکلات در پشتکار فرد و نقش فرایندهای شناختی و هیجانی در تلاش برای دستیابی به هدف تأکید می‌کند. پاسخ به این پرسش که افراد بر چه اساس تصمیم می‌گیرند از یک هدف دست بکشند یا آن را دنبال کنند، مسئله کلیدی پژوهش‌های آتی است.

منبع

Brandstätter, V., & Bernecker, K. (2022). Persistence and disengagement in personal goal pursuit. Annual Review of Psychology, 73, 271-299.


[1]. personal goals

[2]. adaptive

[3]. persistence

[4]. goal disengagement

[5]. reengagement

[6]. goal pursuit

[7]. continuous persistence

[8]. episodic persistence

[9]. well-being

[10]. sense of control

[11] theories of achievement motivation

[12]. risk-taking model

[13].  attributional theory of achievement motivation

[14]. achievement motivation theory

[15]. Eric Klinger

[16]. incentives

[17]. unproductive persistence

[18]. failing disengagement

[19]. economic decision making

[20]. Self-Determination Theory (SDT)

[21]. self-efficacy

[22]. competency

[23]. relatedness

[24]. intrinsic motivation

[25]. extrinsic motivation

[26]. basic psychological needs

[27]. autonomous regulation

[28]. controlled regulation

[29]. external reward/ punishment

[30]. internal approval/ pressure

[31]. singe tasks

[32]. everyday personal goals

[33]. goal setting theory

[34]. regulating effort

[35]. ability

[36]. goal commitment

[37]. performance feedback

[38]. situational resources/ constraints

[39]. Motivation Intensity Theory (MIT)

[40]. difficulty of goal pursuit

[41]. goal importance

[42]. feedback

[43]. dynamics of self-regulation

[44] perceived self-efficacy

[45]. mindset theory

[46]. growth mindset

[47]. fixed mindset

[48]. learning goals

[49]. performance goals

[50]. grit

[51]. perseverance of effort

[52]. consistency of interests

[53]. heuristic strategy

[54]. personality systems interactions theory

[55]. self-congruent

[56]. action-oriented

[57]. state-oriented

[58]. cognitive macrosystems

[59]. Model of Action Phase (MAP)

[60]. will

[61]. Lewin’s goal dynamic theory

[62]. goal-directed self-regulation

[63]. deliberative

[64]. planning

[65]. actional

[66]. evaluative

[67]. mental contrasting

[68]. implementation intentions

[69]. dual process theory of assimilation and accommodation

[70]. the motivational theory of life-span development

[71]. action crisis

آدرس انجمن روان‌شناسی ایران:

تهران، سیدخندان، ابتدای سهروردی شمالی، کوچه سلطانی (قرقاول)، پلاک ۳۷، طبقه سوم

کدپستی: 

1555716755

تلفن:  09367740873 (ساعت پاسخگویی: شنبه تا چهاشنبه، از ساعت 9 الی 14)

فکس: 86120659

کلیه حقوق برای انجمن روانشناسی ایران محفوظ است. – 1400©

طراحی سایت توسط شرکت مهندسی اشاره شرق