دکتر زمانی؛ مردی که علم را فهمید و متواضعانه به آن پای بند بود …
دکتر شهین علیایی زند
فکر میکنم هیچ جملهای نتواند به اندازه جمله بالا، بیانگر روحیات و باورهای این مرد شریف دانشگاهی باشد و چه کشتی نجاتی، آنهم در زمانهای که بیش از هر زمانه دیگری دانشگاه به سوى «تجاری سازی علم» پیش میرود … و چه کشتی نجاتی، آنهم در زمانهای که «اصالت علم» بیش از هر زمانه دیگری زیر پا له شده است … له!
دکتر زمانی؛ مردی که میشد با او از علم و اصالت آن، سخنها گفت. با او برای «شفای» علم گام برداشت و با او در مرگ تدریجی علم، اشکها ریخت. اصلاً جز این هم نمیشد از مردی که در یکی از اصیلترین دانشگاههای دنیا بر وادی علم تلمذ کرده است، توقع داشت — دانشگاه مینه سوتا — دانشگاهی به غایت اصیل، علم مدار و متعهد … دانشگاهی که مدرک را به «کیلو» نمیفروشد!
بیخود نیست که حضور این مرد عزیز در دانشگاه تحمل نشد … نه حتی برای یک ماه تا زمان بازنشستگی …
گرچه، خودمانیم، اصلاً در دانشگاههایی که ماهیت خود را با ماهیت «بازار» اشتباه گرفتهاند ، امثال «زمانیها» نه جایی میتوانند داشته باشند و نه جایگاهی. اما چه حسرت و فقدان بزرگی برای جوانان عزیز سرزمینمان. جوانان محروم اما قدرشناس این آب و خاک… چه فقدان بزرگی!
جایش در بهشت و یادش به گلها و سبزهها!