زنان و خودکشی: پیشگیری از خودکشی
(قسمت دوم)
دکتر اکرم خمسۀ
مدیر گروه تخصصی روانشناسی زنان انجمن روانشناسی ایران
مانع اصلی در پیشگیری از رفتار خودکشی در زنان، علاوه بر این باور که خودکشی مسئلهٔ مردان است، تأکید بیشتر بر عوامل فردی است که شناخت عوامل اجتماعی-اقتصادی، فرهنگی و بومشناختی و تأثیر آنها را بر رفتار خودکشی زنان نادیده میگیرد. همچنین، پژوهشهای خاص در مورد خودکشی زنان کمتر انجام گرفته است. پیشرفت در پیشگیری از خودکشی و اقدام به خودکشی در زنان مستلزم تغییر پارادایمها یا الگوهای مسلط است. در این پارادایم جدید علاوه بر عوامل فردی، بر عوامل اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی تأکید میشود. آموزش، امنیت اقتصادی-اجتماعی و توانمندسازی زنان در همهٔ عرصهها، بخش جداییناپذیر در پیشگیری از خودکشی محسوب میشود. مطالعات در برخی از کشورها از جمله هند و چین نشان داده است که عوامل فرهنگی چون ازدواجهای اجباری، کودکهمسری و ازدواجهای زودهنگام، خطر خودکشی را در زنان افزایش میدهد.
سایر شواهد ارتباط بین اقدام به خودکشی و ناتوانی در فرزندآوری را در کشورهای در حال توسعه گزارش دادهاند. فشار فرهنگی بر روی زنان در این مناطق برای تولد فرزند پسر به افزایش افکار خودکشی و رفتار خودکشی منجر شده است. ترجیح دادن فرزند پسر در نواحی روستایی و بدرفتاری و خشونت با مادر در صورت به دنیا نیاوردن فرزند پسر، یکی از عوامل تعیینکننده در خودسوزیهای زنان است که آموزش، فرهنگسازی و تقویت گرایشهای برابریطلبانه میتواند به کاهش آن بیانجامد. بنابراین، خودکشی در زنان، جنسیت-وابسته است. برخلاف نظر دورکیم که معتقد بود “زنان تا مادامی که زنانه بودن خود را حفظ کنند، از خودکشی در امان خواهند بود”، امروزه مطالعات حاکی از این است که برابری اجتماعی واقعی، زنان را از خودکشی مصون نگه میدارد. برای مثال، در مطالعهای بر روی ۳۳ کشور در حال توسعه و صنعتی، نتایج نشان میدهند که میزان خودکشی زنان در کشورهایی با ساختار اجتماعی برابریطلبانه کمتر است. با این همه، خودکشی در همهٔ کشورها شایع است و علل آن چندگانه و متنوعاند. براساس آمارهای سازمان جهانی بهداشت در هر ۴۵ ثانیه، یک نفر خودکشی میکند و بیش از سهچهارم یعنی ۷۷ درصد این خودکشیها در کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط رخ میدهند. هدف برنامههای سازمان جهانی بهداشت، کاهش میزان خودکشی به یک سوم تا سال ۲۰۳۰ است. در مجموعهٔ انتشارات سلامت اجتماعی مجلهٔ بینالمللی پزشکی (لنست)، این نکته مطرح است که اگرچه پیشگیری از خودکشی متکی بر مداخلهها در بخش سلامت روان است اما باید از منظر سلامت جامعه نیز بررسی شود. چرا که بیشترین کاهشها در خودکشی، به جای آن که از طریق معیارهای فردی حاصل شده باشد، از طریق سلامت جامعه به دست آمده است و از آن جایی که متخصصان سلامت روان آموزشدیده کافی برای درمان و مداخلههای انفرادی خودکشی وجود ندارند، رویکرد سلامت اجتماعی نسبت به خودکشی اهمیت دارد. به لحاظ تاریخی نیز توجه به عوامل اجتماعی خودکشی همواره مطرح بوده است. برای مثال، در سال ۱۷۹۰ به رابطهٔ بین خودکشی و بازی قمار اشاره شده است. در سال ۱۸۴۰ برخی پژوهشگران معتقد بودند که ازدواج تا حدی مانع از خودکشی است. در سال ۱۸۸۵ پژوهشگران به ارتباط تنگاتنگ خودکشی با چگونگی سازمانبندی اجتماعی تأکید کردهاند. امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی در ۱۸۷۹ رابطهٔ بین مذهب و خودکشی را در اروپا بررسی کرد. براساس این مطالعه، میزان خودکشی، در ایالتهای پروتستان بالاتر از ایالتهای کاتولیکنشین گزارش شده است. به هر حال بسیاری دیگر از پژوهشگران بر مدل پزشکی خودکشی تأکید کردهاند و آن را حالتی از مالیخولیا در نظر گرفتهاند. برای مثال، در مطالعهای فراتحلیلی در سال ۲۰۱۷ نشان داده شد که بررسیهای درازمدت خودکشی در سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۱۴ (که اکثراً در کشورهایی با درآمد بالا صورت گرفته است)، به عوامل آسیبشناسی روانی توجه داشتهاند و کمتر از ۱۰ درصد به عوامل اجتماعی پرداختهاند، عواملی چون شرایط زندگی فشارزایی که زنان را تحت تأثیر قرار میدهند. بررسی ۲۷۲ مقاله منتشرشده بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۲۰۲۱ دربارهٔ پیشگیری از خودکشی باز هم در کشورهای پردرآمد از طریق پایگاه دادههای چندرشتهای (اسکوپوس) نشان میدهد که ۶۰ درصد این مطالعات تحت عناوین پزشکی طبقهبندی شدهاند. اما سرانجام پژوهشها نشان میدهند که خودکشی بدون وجود بیماریهای روانی یا جنون نیز رخ میدهد. امروزه اکثر متخصصان پیشگیری از خودکشی به این توافق رسیدهاند که هم عوامل اجتماعی و هم عوامل شخصیتی، وراثتی، خانوادگی و عصبشناختی در خودکشی نقش دارند و عوامل اجتماعی با عوامل خطرساز بالینی در کنش متقابل هستند. رویکرد سلامت اجتماعی نسبت به خودکشی اهمیت عوامل خطرساز بالینی را رد نمیکند. ولی تأکید آن بر این است که افراد در خلأ زندگی نمیکنند و سلامت آنها تحت تأثیر شرایط و عوامل اجتماعی است. این عوامل در برگیرندهٔ عوامل تجاری است که از طریق آن، کارگزاران تجاری، سلامت و برابری را در معرض خطر قرار میدهند و بر میزان نابرابری در اقدام به خودکشی در دختران و زنان و نوجوانان و جوانان تأثیر میگذارند. در میان این عوامل صنعت اسلحهسازی، کارخانههای تولید مواد شیمیایی سمی، صنعت تهیهٔ مشروبات الکلی و مواد مخدر نقش اصلی دارند. پژوهشگران این تعیینکنندهها را “علتالعلل” نامیدهاند. بازیگران عرصهٔ تجارت، کالاها یا خدماتی را ارائه میدهند که خطر خودکشی را افزایش میدهند و اغلب از طریق روشهای بازاریابی و تهاجمی، این کالاها را طبیعی یا فریبنده جلوه میدهند.
عوامل اقتصادی نیز نقش تعیینکننده در خودکشی دارند. در میان اقتصاددانها این توافق حاصل شده است که کشورها به طور کلی وارد یک رکود اقتصادی جدید شدهاند و به این ترتیب وضعیت اقتصادی پایین با خودکشی ارتباط پیدا کرده است و خودکشی در طی دورانهای رکود اقتصادی افزایش نشان میدهد. مطالعات در برزیل، اندونزی، هند و مالزی نشان میدهد که کاهش فقر موثر بوده؛ در برزیل ۴۸ درصد و در اندونزی ۱۸ درصد به کاهش خودکشی منجر شده است.
رویکرد سلامت جامعه نسبت به خودکشی بودجههای سلامت را هدف قرار میدهد و به افزایش سطح زندگی افراد، کاهش سختی معیشت، تسهیل پرداخت بدهیها، تسهیل در ارائهٔ وامها، کاهش مالیات برای افراد آسیبپذیر، ارائهٔ وامهای مسکن و کمکهزینهٔ پرداخت اجارهبها، سیاستگذاری برای اشتغالزایی، پوشش بیمه برای مراقبتهای سلامت جسمی و روانشناختی، کمک به زنان سرپرست خانوار و کاهش فقر به طور کلی و حذف تمامی صور نابرابری جنسیتی، توجه دارد.
به طور کلی باید گفت که پیشگیری از خودکشی تعهدی درازمدت است. عوامل اجتماعی-اقتصادی ذکرشده، نهادینه و تثبیت شدهاند و به سرعت نمیتوان آنها را تغییر داد و سیاستگذاریها و مداخلههای کوتاهمدت ضروری هستند. توجه به افرادی که بیش از همه در معرض خطر هستند (زنان و نوجوانان)، توجه به کسانی که به پیوستار خطر بازمیگردند، و مداخلههای پساخودکشی و مداخلههایی که کل جمعیت را در برمیگیرند الزامی است.
خبر خوب هم این است که زنان همچنین، در برابر خودکشی میتوانند محافظت شوند. آنها بیشتر از مردان، طرح سوال میکنند و بیشتر مسائل و مشکلات عاطفی خود را ابراز کرده و کمک میگیرند. اغلب از شبکههای اجتماعی و ارتباطی گستردهتری برخوردارند. حمایتهای ارتباطی و اجتماعی خوبی دارند و بیشتر به مراکز مشاوره مراجعه میکنند و از خطوط تلفن و مراکز فوریتهای اجتماعی برای پیشگیری از خودکشی کمک میگیرند. این ویژگیها و توانمندسازی بیشتر آنها در این زمینههای شخصیتی و فردی، در کنار توجه به تعیینکنندههای اجتماعی خودکشی، به پیشگیری بهتر از خودکشی منجر خواهد شد.
منابع
Vijaya Kumar, L. (2015). Suicide in women, Indian J of Psychiatry, 57: 233-238.
Editorial (2024). A public health approach to suicide prevention. The Lancet public health. Vol 9. Pp.787-795.
تهران، سیدخندان، ابتدای سهروردی شمالی، کوچه سلطانی (قرقاول)، پلاک ۳۷، طبقه سوم
تهران، سیدخندان، ابتدای سهروردی شمالی، کوچه سلطانی (قرقاول)، پلاک ۳۷، طبقه سوم
تهران، سیدخندان، ابتدای سهروردی شمالی، کوچه سلطانی (قرقاول)، پلاک ۳۷، طبقه سوم
1555716755
تلفن: 09367740873 (ساعت پاسخگویی: شنبه تا چهاشنبه، از ساعت 9 الی 14)
فکس: 86120659
کلیه حقوق برای انجمن روانشناسی ایران محفوظ است. – 1400©
طراحی سایت توسط شرکت مهندسی اشاره شرق