زنده یاد دکتر زمانی فردی بزرگوار، مهربان، همدل و با وقار
احسان عصار- دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه تهران
به نام خدا
یادم میآید آذر سال 1398 بود، در اولین همایش روانشناسی مثبت ایران، در یکی از سالنهای همایش دانشگاه شهید بهشتی بودیم. اون موقع همراه دوستانم توی این همایش شرکت کردیم. خیلی مطالب مفید و تازه و خوبی یاد گرفتیم. خیلی از اساتید و افراد برجسته در حوزه روانشناسی داخلی و خارجی دیدیم. توی همایش وقتی همه توی سالن بودند و حواسشان جمع بود، ناگهان یادم نمیاد دقیقاً کی این رو گفت، مجری بود یا یکی از روانشناسان برجسته بر روی استیج، ناگهان بیان شد که انجمن روانشناسی آمریکا، یکی از روانشناسان ایرانی را به عنوان روانشناس برجسته بینالمللی اعلام کرده است و او کسی نیست جز آقای دکتر رضا زمانی!!!
جمعیت تشویق میکرد و همه خوشحال، متعجب و شگفتزده که روانشناس برجسته بینالمللی ایرانی است و او اکنون داخل سالن است. رضا زمانی! خوش به حالش! خیلی خفن باید باشه! هرکسی نمیتونه بهش نزدیک بشه و چندین و چند حدس، آرزو و رویا در ذهنمان
و بعدش هم که خوش و بشهای در گوشی و با یکدیگرمان درباره روانشناس برجسته و دکتر رضا زمانی! دوست داشتیم او را از نزدیک ببینیم و با او صحبت کنیم اما در ذهنم بود که با این شرایط و معرفی و برجسته بودن ایشان، غیر ممکن است به ما جای بدهند.
بعد از اینکه زمان استراحت بین سخنرانیها فرا رسید، با دوستانم بیرون رفتیم تا هم قدم بزنیم و غرفهها را ببینیم و هم استراحتی کرده باشیم. وسط راه اساتید دانشکده خودمون رو هم دیدیم تا با آنها سلام کنیم و اگر شد عکس هم برای یادگاری بندازیم.
ناگهان دیدیم دکتر رضا زمانی (روانشناس برجسته بینالمللی) نزدیک ما قدم میزند. همگی وارد شوک شدیم. موهای بدنمان سیخ شده بود. اما آنقدر طرز راه رفتن و حالت چهره شان آرام، مهربانانه و دلسوز بود که ناگهان با دوستم نزد او رفتیم و از او خواستیم تا به ما افتخار دهد و با او عکس بیاندازیم.
آن لحظه هم فکر کردیم غیرممکن است! او خیلی شناخته شدهتر ازین حرفاست که با یک مشت دانشجوی کارشناسی که نمیداند کیستند و چه میخواهند عکس یادگاری بیاندازد؟ و بعد هم در فکر بودم که شاید خسته باشد و یا دوست نداشته باشد با آن اعلان عمومی در سالن، میان آن چند صد جمعیت توی انظار عمومی اینگونه دیده شود.
ناگهان در کمال ناباوری شنیدم که قبول کردند و با لبخندی سرشار از انرژی و انگار که ما رو از ته قلب دوست میدارد به سمت جمعیت ما آمد تا با ما عکس بیاندازد!
آن لحظه توصیف کردنی نیست! نمیتوانم به کلمه و جمله بیاورم و هر وقت این تصویر را میبینم آن حس خوب و سرشار از آرامش که نمیتوانم توصیفش کنم سراغم میآید و دوباره آرامش و خوشحالی مرا فرا میگیرد.
مردی آنقدر شناخته شده و برجسته، با کمال مهربانی و آرامش جواب داد بله حتما و آمد و ایستاد. تازه از قد من هم تعریف کرد و آنجا واقعاً داشتم منفجر میشدم که یا خدا چقدر لطف دارد و دارد شرمنده میکند!
خلاصه که آن عکس گرفته شد و در صفحه خودم به عنوان یادگاری عزیز از آن لحظه و از طرز برخورد و صحبت استاد رضا زمانی که سرشار از آرامش، مهربانی، محبت بود و گویی به طرز غیرکلامی میگفت همهی شما را دوست میدارم و برایتان ارزش قائلم چرا که ارزشمند هستید! برایمان به خاطره ماند و من امیدوارم بتوانم در آینده در رشته خودم (مشاوره) فردی بزرگوار، مهربان، همدل و با وقار همچون مرحوم استاد رضا زمانی باشم. استاد زمانی عزیز از شما برای ثبت این لحظه به یاد ماندنی و درسی که با رفتار و برخورد و نوع صحبتتان به من و دوستانم دادید سپاسگزارم.