زندگینامه دکتر رضا زمانی (1402-1317)
«خورشیدی در پس ابرهای فروتنی»
زنده یاد دکتر رضا زمانی فرزند ارشد محمد یوسف و کبری امینی راد، خانوادهای شهمیرزادی الاصل از استان سمنان با 6 فرزند (2 برادر: مرتضی و ناصر؛ 3 خواهر: گیتی، نوشین و فرشته) بودند که در 25 اردیبهشت 1317خورشیدی در محلهای نزدیک بازار تهران اطراف مسجد شاه، چشم به جهان گشود. اگرچه پدر ایشان در کار تجارت محصولات کشاورزی (عمدتاً برنج و پنبه) از خطه شمال بود ولی خانواده بنیه فرهنگی نیرومندی داشت. پدربزرگشان تحصیلات حوزوی داشت، پدر و مادر هر دو دارای تحصیلات جدید بودند، عموی مادریشان در زمان دکتر مصدق رئیس دادگستری آبادان بود، یکی از عموهای خودشان دکتر حسن زمانی پزشک اطفال و یکی از داییهایشان دکتر صادق امینی راد چشم پزشک تحصیل کرده فرانسه و مدیرکل بهداری بودند و دایی دیگرشان حبیب امینی راد دبیر ریاضی و مدیر دبیرستان، بعدها نیز سنت تحصیلات عالیه توسط بستگان و برادران و خواهران در داخل و خارج تداوم یافت. لیک بیش از همه دانشمند فقید دکتر ذبیح الله صفا (1378-1290) استاد ممتاز تاریخ ادبیات و علوم عقلی دانشگاه تهران که دایی پدرشان بودند بر ایشان تأثیر گذاشت.
دکتر زمانی تحصیلات ابتدایی را از مدرسه اسدی شروع و بعداً در مدرسه 15 بهمن در خیابان ژاله (هفده شهریور امروز) که بتدریج از ابتدایی به دبیرستان ارتقاء پیدا میکند ادامه میدهد، تا پایه پنجم متوسطه؛ که آن زمان مشترک بین همه رشتهها بود. دبیرستان 15 بهمن اول در خیابان ژاله (هفده شهریور امروز) نزدیک منزل پدری آن موقع دکتر زمانی قرار داشته و بعداً بهعلت فرسوده بودن به خیابان خورشید منتقل میشود، و سال ششم متوسطه را به سبب انتخاب رشته ادبی در دبیرستان علمیه پشت مسجد سپه سالار و نزدیک مجلس شورای ملی میگذراند.
دوره نوجوانی ایشان مصادف با جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری زنده یاد دکتر مصدق است. این رویداد شگرف، و تأثیرپذیری از ذبیح الله صفا چنانکه از اشارات خودشان نیز بر میآید، جزو عوامل مهم گرایش ایشان به رشته ادبی در دوره دبیرستان و انتخاب رشته حقوق، علوم سیاسی و اقتصاد به سال 1336 در دانشگاه تهران است. حال آنکه با توجه به زمینه خانوادگی، 5 سال تحصیل مشترک دوره دبیرستان با رشتههای طبیعی و ریاضی، و نبوغ و انگیزه تحصیلی فوقالعاده؛ به آسانی میتوانستند در رشته طب یا مهندسی ادامه تحصیل دهند. این تأثیرات به گونهای بود که ایشان در دوره کارشناسی بین ادبیات و حقوق مردد بودند. بدیهی است حقوق، علوم سیاسی و اقتصاد -که در آن زمان هنوز تفکیک نشده بودند -سکه رایج علاقمندان به تحولات اجتماعی و سیاسی به شمار میرود و ادبیات نشانه ویژهای از علاقهمندی به مرحوم صفا، با این وجود نتیجه این چالش درونی هم چیزی جز فراختر شدن دامنه مطالعه و دانشاندوزی در زمینههای مختلف علوم انسانی نبوده است.
در سال 1340 دوره کارشناسی به پایان میرسد و ایشان بعد از معافیت از سربازی وارد وزارت امور خارجه میشوند. ولی شوق تحصیل بیشتر و تنوع بخشی به حوزههای مطالعاتی همچنان شعلهور است. تا اینکه بهدنبال شروع تغییرات در نظام دانشگاهی مؤسسه روانشناسی که از 1339 آغاز به کار کرده بود نخستین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی را به سال 1342 تأسیس مینماید و دکتر زمانی که علاقه به روانشناسی را از زمان دبیرستان تحت تأثیر کتاب علم النفس دکتر سیاسی در خود احساس میکرد با قبولی در امتحان ورودی در زمره نخستین گروه دانشجویان کارشناسی ارشد روانشناسی ایران در میآیند. و از محضر اغلب روانشناسان پیشکسوت ایران از جمله دکتر سیاسی، دکتر صناعی، دکتر جلالی و دکتر نجاحی بهره میبرند که از آن میان همواره نسبت به زنده یادان دکتر علی اکبر سیاسی و دکتر محمود صناعی ارادت ویژهای داشته بر تأثیر عمیق این دو بزرگوار در روانشناسی ایران تأکید مینمودند. بعد از اتمام این دوره به دلیل اعراض از بورس دولتی ابتدا عازم انگلستان برای ادامه تحصیل میشوند. ولی بعداً از طریق یک مؤسسه خصوصی اعزام دانشجو، دانشگاه مینه سوتای آمریکا را برمیگزینند که از دیرباز تا امروز از دانشگاههای برتر آمریکا و جهان در حوزه روانشناسی به شمارمیرود.
تحصیلات در مینه سوتا تا سال 1974 (1353) به طول میانجامد که طولانیتر از دوره دکتری معمولی است. علت این امر بخشی بابت تطبیق دانش مورد نظر دانشگاه مینهسوتا برای متقاضیان دکتری، یکسال بابت دوره کارورزی روانشناسی بالینی (انترنی) در بیمارستان دانشگاه کانزاس و کار بهعنوان روانشناس بالینی در بیمارستان عمومی شهر مینیا پولیس و بیمارستان ایالتی هیستینگز در ایالت مینه سوتا و مدتی هم بابت مطالعات اضافی و دوره پست دکترا بوده است.
به هر روی در اواخر سال 1974 میلادی، با دکتری روانشناسی بالینی و تخصص فرعی در روانشناسی یادگیری که مرتبط با رساله دکتری ایشان در زمینه استفاده از بیوفیدبک در درمان میگرن بود، وارد ایران شده از اول اسفند 1353 بهعنوان هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه تهران، کار دانشگاهی خود را آغاز نمودند.
یکی دو سال اول به آشنایی و سازگاری با نظام دانشگاهی و فعالیتهای آکادمیک حوزه روانشناسی ایران آن روز که بهطور طبیعی فاصله زیادی با دانشگاههای معتبر کشورهای پیشرو از جمله دانشگاه مینه سوتا داشت، میگذرد تا اینکه در چند زمینه، کارهایی را آغاز میکنند. از جمله: عضویت در هیأت رئیسه انجمن روانشناسی ایران و هیأت تحریریه مجله روانشناسی (انجمن قبل از انقلاب، که از آذر 1349 با همت دکتر سیاسی و اساتید روانشناسی آن زمان آغاز به کار کرده بود)، عضویت درهیأت تحریریه مجله روانپزشکی، آغاز جمعآوری لغتنامه روانشناسی و تمهید مقدمات برای تأسیس مرکز و کلینیک روانشناسی بالینی با هدف برنامهریزی برای تربیت دانشجوی روانشناسی بالینی مقطع کارشناسی ارشد به همراه دکتر کوشان و دکتر گیلانی، لیکن با شروع سال تحصیلی 1357-1356 و آغاز جریانات مرتبط به انقلاب هر روز بیش از قبل امور متوقف و فعالیتهای علمی به محاق میرود.
اختلافات شخصی بین اعضای انجمن روانشناسی که به مسائل روز نیز پیوندهایی پیدا کرده بود بالا میگیرد و دکتر زمانی با توجه به پایبندی به اصول اخلاقی، ترجیح میدهند کنارهگیری نمایند. مجله روانشناسی، روز به روز کم رونق میشود.کار کلینیک روانشناسی متوقف میگردد و واژهگزینی هم محدود به کار شخصی ایشان میگردد. از اردیبهشت سال 1359 بهدنبال انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل و اساتید باقی مانده دانشگاهها در قالب مرکز نشر دانشگاهی به تألیف و ترجمه منابع مشغول میگردند. در این ایام دکتر زمانی با رأی شورای مؤسسه روانشناسی، ریاست مؤسسه را بر عهده داشتند (7 فروردین 1358 تا 2 دی 1363). سالهایی دشوار در فضای انقلابی با مخالفتهای ریشهایی با روانشناسی بهعنوان علمی غربی از یک سو و برخی ناملایمات زندگی شخصی از جمله درگذشت پدر در سال 1359، با اینحال ایشان از تلاش نایستاده در حد مقدورات به همراه سایر اساتید و پیشکسوتان این رشته در حفظ روانشناسی بهعنوان یک علم تجربی جهانی کوشیدند. درسال 1363 بهعلت عارضه قلبی مجبور به جراحی گردیدند و پس از طی دوره نقاهت مجدداً به کارهای علمی و دانشگاهی روی آوردند.
لیکن این ایام که مصادف با سالهای پایانی جنگ ایران و عراق بود بهعلت شرایط اقتصادی و اجتماعی غیر از فعالیتهای روتین دانشگاهی مجالی برای فعالیتهای ابتکاری و گسترش علمی و حرفهای غیر از چند کار پژوهشی درباره اثرات و آسیبهای جنگ فراهم نمیکرد. لذا دور تازه رونق در تلاشهای علمی استاد به بعد از اتمام جنگ ایران و عراق موکول میگردد.
عمده این فعالیتها عبارت بودند از:
– تأسیس مجله پژوهشهای روانشناختی که مقدمات آن از سال 1368 شروع و در سال 1370با مدیریت و سردبیری ایشان آغاز به نشر نمود و تا پایان عمر ادامه یافت. این مجله بهعنوان نخستین مجله معتبر علمی حوزه روانشناسی که هم از نظر محتوا و شیوه کار، و هم کیفیت چاپ ظاهری، الگوی مجلات کثیر امروزی قرار گرفت و همچنان یکی از پیشتازان مجلات علمی کشور به شمار میرود. ابتدا در اتاق شخصی دکتر در مؤسسه روانشناسی آغاز به کار کرد لیکن کارشکنیها و تنگنظریها، استاد را مجبور نمود از برادر خویش مهندس مرتضی زمانی برای استقرار مکانی مجله کمک بگیرند و مجله از سال دوم در بخشی از ساختمان شرکت الکتریکوم مستقر گردید.
– تشکیل انجمن روانشناسی ایران در سال 1374 با بیش از دوسال مقدمه چینی و جمع کردن اساتید که عمدتاً از طریق همکاری با مجله پژوهشها به هم نزدیک شده بودند. بهعنوان بزرگترین و معتبرترین انجمن روانشناسی کشور -که تداوم تاریخی انجمن روانشناسی قبل از انقلاب را رقم زد-. در کنار زنده یادان دکتر سعید شاملو و دکتر محمد نقی براهنی ،که البته عمده کارهای حقوقی و اداری تأسیس انجمن را با عشق و علاقه، و فروتنی کم نظیر شخصاً برعهده داشتند. لذا در دوره اول از طرف هیأت مؤسسان 15 نفره، بهعنوان نایب رئیس و معاون دکتر شاملو که پیشکسوت این رشته به شمار میرفتند، انتخاب گردیدند و بعدها چندین دوره ریاست انجمن را بر عهده داشتند که علاوه بر حفظ ملاکهای علمی سختگیرانه و ارتقای انجمن بهعنوان انجمن برتر حوزه علوم انسانی طی سالهای متمادی، با منش خویش پایه اخلاقی ویژهای را بوجود آوردند که انجمن روانشناسی ایران را تاکنون جزو تشکلهای سرآمد در استقلال فکری و عملی، توجه به اخلاق حرفهای، رعایت شئونات انسانی و پیشتازی در همراهی با مصائب طبیعی و اجتماعی مردم درآورده است.
– سمتهای اداری و فعالیت در شوراها و کمیتههای علمی مرتبط با روانشناسی که از نمایندگی گروه روانشناسی در شورای تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران در سال 1375 شروع، و با عضویت در کمیته ارتقاء دانشگاه در سال 1378، عضویت در هیئت ممیزه دانشگاه تهران از سال 1380، معاونت پژوهشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در دو نوبت 6 ماه در سال 1376 و حدود 1 سال در سالهای 82-1381، عضو گروه واژهگزینی تخصصی روانشناسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از 1381 ادامه یافت و سرانجام به ریاست دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی با انتخاب اعضای هیئت علمی از 26/7/1382 تا 1/6/1385 ختم گردید.
در سال 1385 با استقرار دولت نهم (دوره اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد) و ریاست آیت الله عمید زنجانی بر دانشگاه تهران، فرایند بازنشستگی اجباری اساتید آغاز گردید و برغم مخالفت دکتر زمانی با بازنشستگی اعضای هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، این امر خود ایشان را هم در بر گرفت و برخلاف میل باطنی در اوج فعالیتهای علمی با درجه دانشیاری و پست ریاست دانشکده بازنشسته گردیدند.
استاد گلهمند از روند پیش آمده برای خود و سایر اساتید، ادامه فعالیتهای علمی خود را در انجمن روانشناسی ایران، مجله پژوهشهای روانشناختی، مجله روانشناسی معاصر،کمیته ملی آموزش عالی وابسته به یونسکو و پژوهشکده علوم شناختی و برخی سازمانها وتشکلهای دیگر پی گرفته از سال 1389-1386 سرپرستی پژوهشکده علوم شناختی را بر عهده داشتند.
در سال 2019 به پاس خدمات فراوان به علم روانشناسی، از طرف انجمن روانشناسی آمریکا APA بهعنوان «برجستهترین روانشناس بینالمللی سال» انتخاب گردیدند.
آخرین فعالیت علمی برجسته استاد کمک به تأسیس و راه اندازی آزمایشگاه روانشناسی تطبیقی دانشگاه تهران بود.
ایشان در کنار این حجم کار سازمانی و علمی و هدایت پایاننامه های فوق لیسانس و دکتری، و با وجود دومین عمل قلب در سال 1378، چندین جلد کتاب ترجمه و منتشر کردهاند. ازجمله فصولی از کتاب «زمینه روانشناسی هیلگارد» ؛ «اصول شرطیسازی و یادگیری، مایکل دامیان» ؛ «پرسش و پاسخ در باب آزادی، دموکراسی و جامعه مدنی، دیوید بیتهام و کوین بویل» ؛ و به سبب علاقه به امر نشرعلمی، از سال 1388 اقدام به تأسیس نشر نیوند نمودند، که تاکنون حدود 50 جلد کتاب در حوزه روانشناسی توسط این مرکز از مؤلفان و مترجمان مختلف به چاپ رسیده است. مقالات و تحقیقات ایشان عمدتاً در مسائل پایهای روانشناسی با رویکرد تجربی بوده شامل: حوزههایی چون ادراک، یادگیری، استرس، بیوفیدبک، پردازش ذهنی، سلامت روانی، روانسنجی و… است که فهرست بخشی از آنها جهت مراجعه علاقمندان در سایت انجمن روانشناسی ذکر گردیده است.
دکتر زمانی به گواهی قریب به اتفاق همکاران، شاگردان، دوستان و علاقمندان، علاوه بر تلاشها و تأثیرات علمی، استاد تأثیرگذاری در حوزه اخلاق بودند که ناشی از عامل بودنشان به فضائل اخلاقی بیشمار از جمله: تواضع، احترام فوقالعاده به دیگران، تحمل بالا، پذیرش و رواداری، مثبتاندیشی، باور عمیق به اصول دموکراسی و فعالیت جمعی، امیدواری، نوع دوستی، مبادی آداب بودن، تسلط برشعر و ادبیات، و…بود بهطوریکه عنوان “خورشیدی در پس ابرهای فروتنی” به شایستگی از سوی سرکار خانم دکتردولتآبادی برای زندگینامه ایشان پیشنهاد گردیده است.
اما در کنار همه این فضائل دقت و وسواس علمی، عشق به روانشناسی ویژگی بارز و برجسته ایشان به شمار میرفت.
خدمت خاص ایشان تلاش در سازمان دادن به رشته روانشناسی در ایران بود و از این حیث در کنار بزرگانی چون دکتر سعید شاملو و دکتر محمد نقی براهنی قرار میگیرند و شاید اگر بخواهیم قضاوت دقیقتری انجام دهیم تلاش ایشان از حیث سازمان دادن به روانشناسی ایران بعد از انقلاب مشابه تلاش دکتر علی اکبر سیاسی بنیانگذار و پدر روانشناسی ایران در دوره قبل از انقلاب اسلامی باشد.
با این وجود همواره از کافی نبودن جدیت علمی در جامعه دانشگاهی، فقدان مباحث انتقادی در آثار منتشره،کمبود امکانات،کمتوجهی به حوزه پژوهش، و گسترش بیضابطه آن گلهمند بود و بهرغم تغییر نگرش فلسفی خود از اثباتگرایی به فرا اثباتگرایی و از رویکرد رفتارگرایی رادیکال، به رویکرد شناختی –رفتاری استقرار ناقص روانشناسی در کشور و عدم توجه به مبانی تجربی و آزمایشی این علم را عامل مهم عقبماندگی کشور در این حوزه دانسته بازگشت به مبانی تجربی به تعبیر خودشان “مبانی سخت” را تأکید مینمودند.
سرانجام در روز جمعه اول اردیبهشت 1402 این مرد دانشی و این اسوه فروتنی که همواره اسوه طالبان علم و اخلاق خواهد بود بعد از چند روز بستری شدن در بیمارستان بهعلت عوارض ریوی باقی مانده از کرونا که البته در زمان ابتلا چندان هم شدید نمینمود، چشم از جهان فرو بست.
نامش جاویدان و یادش گرامی
به پاس 32 سال شاگردی در محضر استاد.
انوشیروان رضایی