سخن سردبیر

سخن سردبیر

دکتر ندا علی بیگی

حرف‌های ما هنوز ناتمام

تا نگاه می‌کنی وقت رفتن است

بازهم همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه با خبر شویم

لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود

ای دریغ و حسرت همیشگی

ناگهان چه زود، دیر می‌شود…

انگار همین دیروز بود که از دکتر زمانی درخواست می‌کردم برای خبرنامه بنویسد. الان درست شش سال از این عادت همیشگی‌ام می‌گذرد که به انتهای فصل که می‌رسیم از دکتر زمانی، دکتر دولت‌آبادی یا دکتر پور شریفی درخواست می‌کنم در مقام رییس انجمن روان‌شناسی ایران، نایب رییس انجمن یا پیشکسوت انجمن، بسته به نقشی که آن دوره در هیأت مدیره انجمن داشته‌اند، برای خبرنامه مقدمه‌ای بنویسند؛ گاهی هم خودم در جایگاه سردبیری دست به قلم می‌برم. هر وقت به دکتر زمانی می‌گفتم برای سخن نخست خبرنامه می‌نویسند یا خیر، هرگز تردید نمی‌کرد؛ خیلی قاطع انگار از تمام فرایندهای ذهنی‌اش آگاه بود بدون ذره‌ای تردید می‌گفت بله یا خیر. این یکی از وِیژگی‌های برجسته‌اش بود که تکلیفش با خودش معلوم بود، تکلیف تو را هم خیلی صریح روشن می‌کرد و هرگز با او در تردید نمی‌ماندی. زلال بود و شفاف، زیر و بمی نداشت هرچه بود را می‌توانستی ببینی.

   تمام خاطراتم با دکتر زمانی به دو دوره‌ای برمی‌گردد که در هیأت مدیره حضور داشتم و بزرگترین سرمایه من از حضورم، همنشینی با بزرگوارانی بود که در هیأت مدیره حضور داشتند از جمله دکتر زمانی که ویژگی‌های شخصیتی و الگوهای تفکر این بزرگ‌مرد بهترین مأمن روان‌شناختی بود که هم روان‌شناسی را تجربه کنی، هم نوع‌دوستی را، هم دغدغه اجتماعی داشتن و شیوه‌های نگرشش به حل معضلات و تلاش برای ساختن فضایی بهتر. 

   رشد یافتن در کنار اندیشه‌های این بزرگ‌مرد و نظاره منش فروتنانه و نگرش مسئله محورش برایم بسیار جذاب بود. ساعت شش صبح که جلسات برگزار می‌شد اغلب قبل از همه و مثل همیشه آراسته – آراستگی یکی از بارزترین ویژگی‌های استاد بود- حضور داشت. به همه احترام می‌گذاشت، نظر همه را می‌شنید، همیشه با سؤالاتی عمیق ما را وادار به فکر کردن می‌کرد. در درک مسایل اصرار می‌ورزید و دلش می‌خواست مسئله را طوری حل کند که به همه جوانب آن فکر شده باشد نه صرفاً حل فعلی مسئلۀ کنونی.

وقتی خبر تأسف‌برانگیز فقدانش را شنیدم، اولین جمله‌ای که به ذهنم متبادر شد این بیت رودکی بود:

“از شمار دو چشم یک تن کم                                  وز شمار خرد هزاران بیش”

اینقدر با انجمن روان‌شناسی ایران پیوند داشت که انگار خود انجمن بود و انجمن بدون حضور ناخدای خردمندش ماند.

   افسوس و صد افسوس که روزی فرا رسیده که ناچارم در نبودش خبرنامه را جمع کنم. می‌دانم که این ویژه‌نامه کاری بسیار کوچک است که دانشجویان و روان‌شناسان عزیز بدانند که جامعه روان‌شناسی با چه فقدان عظیمی مواجه شد. به قول استاد، علم را می‌شود به دست آورد ولی شخصیت به راحتی حاصل نمی‌شود و او نمونه‌ای از یک انسان بزرگ روان‌شناس بود. وقتی دکتر زمانی را می‌دیدی یاد “انسانم آرزوست” مولانا می‌افتادی و او قبل از روان‌شناس بودن، قبل از رئیس انجمن روان‌شناسی ایران بودن و قبل از روان‌شناس برجسته بین‌المللی شدن انسان در معنای تمام عیارش بود.

   امیدوارم راهش را گم نکنیم. او بی‌هیچ چشم‌داشتی، بی هیچ نفع فردی، بی هیچ تعصبی در مسیر اعتلای روان‌شناسی سرآمد ما بود و آرزومندم روان‌شناسی دکتر زمانی‌هایی را در خود داشته باشد که راهش را ادامه دهند. راهش پر رهرو باد…. من به عنوان سردبیر به همراه هیأت مدیره انجمن و هیأت تحریریه بر آن شدیم این شماره را به یاد بود دکتر زمانی اختصاص دهیم. در نتیجه این شماره از قالب همیشگی خارج شده و به یاد استاد زمانی اختصاص داده شده است. شما می‌توانید اخبار و برنامه‌های تابستان 1402 انجمن را از طریق سایت انجمن پیگیری نمایید.   

آدرس انجمن روان‌شناسی ایران:

تهران، سیدخندان، ابتدای سهروردی شمالی، کوچه سلطانی (قرقاول)، پلاک ۳۷، طبقه سوم

کدپستی: 

1555716755

تلفن:  09367740873 (ساعت پاسخگویی: شنبه تا چهاشنبه، از ساعت 9 الی 14)

فکس: 86120659

کلیه حقوق برای انجمن روانشناسی ایران محفوظ است. – 1400©

طراحی سایت توسط شرکت مهندسی اشاره شرق