مروری کوتاه بر پدیده کودک آزاری در سالی که گذشت
نویسنده :دکتر فاطمه قاسم زاده
خانم مونتسوری پزشک و مربی بزرگ کودکان میگوید: «هیچ گروهی بیشتر از کودکان در معرض آسیب قرار نمیگیرند و هیچکس ناتوان تر از آنان در دفاع از خود نیست».
بررسی های صندوق کودکان سازمان ملل(یونیسف) نیز نشان داده است که کودکان به ویژه در زمانهای بحران، بیشتر از گروههای دیگر، آسیب پذیر هستند.
در بررسی پدیده کودک آزاری به چند پرسش اساسی باید پاسخ داد:
1- کودک آزاری چیست؟
2- چرا کودکان مورد آزار قرار میگیرند؟
3- کودکان در معرض چه نوع آزارهایی قرار میگیرند؟
4- چه کسانی کودکان را مورد آزار قرار میدهند؟
5- در کجا کودکان آزار می بینند؟
6- در پایان، این پرسش محوری مطرح میگردد که چه باید کرد؟
بدون تردید، پدیده کودک آزاری، در همه کشورهای جهان، با تفاوتهایی روبروست و خوانندگان گرامی خبرنامه نیز، پاسخ سؤالات مطرح شده را میدانند. اما تأکید بر چند نکته، در مورد وضعیت کودکآزاری در کشور ما، که جزء ویژگیهای آن به شمار میرود، ضرورت دارد:
1- برخی از انواع کودک آزاری هنوز در جامعه ما شناخته شده نیست و جزء رفتارهای آزارگرایانه، محسوب نمی شود. از جمله کودک آزاری آموزشی(EDUCATIONAL ABUSE) یعنی آزارهای ناشی از ساختار نظام آموزش و پرورش مانند نمره گرایی، رقابت به جای مشارکت، خشونت، تأکید بر حفظ کردن مطالب به جای یادگیری و تفکر، مقایسه کودکان با یکدیگر و …
2- بعضی از آزارها به علت وضعیت فرهنگی- اجتماعی و وجود تابوها، محدودیتها و ممنوعیت ها، کمتر آشکار میشود مانند آزارهای جنسی به ویژه از طرف نزدیکان کودک. اینها، آزارهای پوشیده و مخفی هستند و به همین علت از میزان آنها، اطلاعات کمتری در دست است.
3- آزارها و خشونت های ساختاری که از ساختارهای اقتصادی- اجتماعی جامعه به وجود میآید و با تغییر نیافتن این ساختارها، همچنان تداوم مییابد مانند کار کودکان، محرومیت کودکان از آموزش و رفتن به مدرسه که از حقوق اساسی آنان است. آمار این کودکان که پاییز امسال از طرف مرکز پژوهشهای مجلس شواری اسلامی اعلام گردید، نشان میدهد که 000/200/3 کودک ایرانی زیر هجده سال که باید به آموزش بپردازند، به مدرسه نمیروند. در واقع تضییع حقوق اساسی کودکان که محرومیت از تحصیل و پرداختن به کار اجباری، نمونه های بارز آن است، کودک آزاری ساختاری محسوب میشود.
4- با وجود گستردگی قابل توجه کودک آزاری، پژوهشی در سطح ملی در ارتباط با محورهای اصلی کودک آزاری که در ابتدای مطلب، ارائه گردید، انجام نشده است و به همین علت، آمار قابل اعتباری در این زمینه وجود ندارد.
گزارشهای اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی(خط تلفنی123) با آن که حجم قابل ملاحظه ای از آزارها را نشان میدهد، به دلایل متعدد از جمله اطلاع رسانی ناکافی، امکانات محدود و پنهان بودن بسیاری از آزارها، نمایانگر آمار واقعی کودک آزاری نیست. آنچه که در مطبوعات منتشر میگردد موارد بسیار شدیدی است که معمولاً منجر به فوت میشود و شاید مدتی ذهن ها را به خود مشغول میسازد؛ اما چون پیگیری و تداومی ندارد، به فراموشی سپرده میشود.
5- پژوهشهای انجام شده به صورت پراکنده و محدود و گاه در قالب پایان نامه های دانشجویی و یا برخی سازمانهای غیردولتی، تقریباً به طور مشترک، نتیجه تأسف باری را نشان میدهد که بیشتر آزارها، در خانواده و توسط والدین، آن هم نه ناپدری و نامادری، صورت گرفته است. جایی که باید مکانی امن و مهرآمیز برای کودکان باشد به کانونی برای آزار و شکنجه آنان، گاه تا حد مرگ تبدیل شده است.
در برابر چنین وضعیتی، چه باید کرد؟ تجربیات کشورهای دیگر نشان میدهد که سه راه کار میتواند در کاهش این پدیده آسیبزا مؤثر باشد:
– پیشگیری در همه حوزهها و در ارتباط با عناصر تأثیرگذار بر پدیده کودک آزاری و دلایل انجام آن (دلایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، فردی و …)
– حمایت همه جانبه (قانونی، درمانی، مددکاری، مشاوره ای، مالی و …) از کودکان قربانی آزار با هدف کاهش پیامدهای زیانبار آزار آنان.
– آموزش والدین، معلمان و همه کسانی که به نوعی با کودکان در ارتباط هستند. بسیاری از آزارها به علت ناآگاهی آزارگرها صورت میگیرد و آموزش میتواند و روش مؤثری برای کاهش ناآگاهی و آزارهای ناشی از آن باشد.
در پایان پیشنهاد میشود، انجمن روانشناسی ایران به عنوان یک انجمن علمی پیشرو و فعال، سال 1391را سال پیشگیری از کودک آزاری اعلام کند و با انتشار فراخوانی، همه روانشناسان و مشاوران را به تلاش برای کاهش این پدیده آسیب زا و کمک به سلامت جسمی و روانی کودکان که سرمایه های انسانی مهم جامعه آینده هستند، دعوت نماید.