دلایل انجمن روانشناسی ایران برای ضرورت وقفه در تغییرات دروس روانشناسی و مشاوره
بنام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست
به استحضار اعضای محترم انجمن روانشناسی ایران و دیگر اعضای محترم جامعه روانشناسی و مشاوره کشور می رساند، به دنبال نامه مشترک انجمن روانشناسی ایران و انجمن مشاوره ایران به معاون محترم آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به تاریخ 24 خردادماه سال جاری، مبنی بر پیشنهاد وقفه در اعمال تغییرات دروس روانشناسی و مشاوره، ضروری بود که دلایل این درخواست به تفصیل بیان شود. بر این اساس نامه زیر توسط انجمن تهیه شده و به امضای ریاست محترم انجمن رسیده است که امید می رود مورد عنایت مسئولین محترم وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری و نیز مورد توجه اعضای محترم جامعه روانشناسی و مشاوره به ویژه مدیران محترم گروه های روانشناسی و مشاوره کشور قرار گیرد.
روابط عمومی انجمن روانشناسی ایران
پیوست ها
نامه قبلی انجمن به معاون محترم آموزشی
جناب آقای دکتر میلی منفرد
معاون محترم آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
با سلام و احترام
پیرو نامهی مشترک انجمن روان شناسی ایران و انجمن مشاوره ایران، مبنی بر ضرورت وقفه در اجرای تغییرات در دروس روان شناسی که به تاریخ 24 خردادماه سال جاری تقدیم حضرتعالی گردید، بدین وسیله جزئیات نقطه نظرات و نقدهای انجمن روان شناسی ایران در این خصوص تقدیم حضور می شود. هرچند انجمن قبل از نامه مشترک با انجمن مشاوره ایران نیز در این خصوص طی نامه 11542/74 مورخ 30/6/1392 اظهارنظر نموده بود (پیوست شماره 1)
بازنگری، غنی سازی و بومی سازی رشته ی روان شناسی که از سال1364 تا کنون بدون بازنگری باقی مانده بود، امری لازم، ضروری و قابل ستایش است. اما نقدهای جدی بر طرح انجام شده توسط “کارگروه روان شناسی شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی” هم از نظر فرایندِ بازنگری و هم از منظر محتوای آن وارد است. بر همین اساس انجمن روان شناسی ایران پیشبینی میکند که عملیاتی شدن این طرح در سطح دانشگاهها، بدون تامل و بازنگری در آن توسط همه ی ظرفیت های علمی روان شناسی کشور، زیان و ضرر جبرانناپذیری برای رشته ی روان شناسی به عنوان یک علم داشته و پیامدهای منفی در خدمت رسانی به مردم و سازمانها خواهد داشت، که برخی از آنها به شرح زیر به استحضار عالی میرسد.
الف- نقدهای فرایندی
1- چگونگی شروع فرایند بررسی و حدود استفاده از ظرفیتهای علمی موجود در روان شناسی کشور
رئیس محترم کارگروه تحول در روان شناسی، مطرح کردهاند که “طرح نهایی، حاصلِ اجماعی فراگیر … بود” (مجله فصل تحول، شماره 7 و 8، صفحه 60).برای فهم اجماع اجازه بدهید ببینیم چه تعریفی از جامعه ی روان شناسی کشور و اجماع این جامعه داریم. شاید بتوان گفت جامعه ی روان شناسی کشور شامل گروههای روان شناسی دانشگاه های سراسر کشور، انجمنهای علمی روان شناسی کشور و سازمان نظام روان شناسی و مشاوره جمهوری اسلامی میباشد. اگر این تعریف را بپذیریم و انجمن روان شناسی ایران، به عنوان وسیعترین تشکل روان شناسی کشور را به این عنوان که نکند سهم خواهی میکند!! نادیده بگیریم، این سوال مطرح است که از نظرات کدامیک از دیگر اعضای جامعه ی روان شناسی کشور، در فرایند امر رسماً نظرخواهی شده است. البته در نشست هایی، نتایج کار به گروههای روان شناسی ارایه شده است که دیگر ربطی به فرایند ندارد. در واقع میتوان گفت گروههای روان شناسی در تصمیمسازی های کارگروه نقشی نداشته، بلکه با این تصمیمها مواجه شدهاند. در مجموع میتوان گفت که این طرح توسط گروه خاصی از روان شناسان تهیه شده است که نمونه واقعی جامعه ی روان شناسی نیستند و عدم بهرهگیری از همه ی ظرفیت های علمی رشته، نشان از نوعی یکسونگری و شتاب زدگی در انجام این طرح دارد.
2- عدم بهرهگیری از کار کارشناسی دقیق و فرایند علمی
طرح، پشت درهای بسته و به دور از چشمان تیزبین صاحبنظران به اتمام رسیده است که رنگ و بوی شخصینگری، بیش از علمینگری در آن دیده میشود. شاهد این مدعا سخنان رئیس محترم کارگروه روان شناسی جناب آقای دکتر فتحی است که در مصاحبهشان با استناد به سخنان جناب آقای دکتر حداد عادل که فرمودهاند: “با چراغ خاموش و با کمترین تبلیغات عمل کنید”(مجله فصل تحول، شماره 7 و 8، صفحه 61). آیا برای انجام چنین امر خطیری حرکت چراغ خاموش و بهرهمند نشدن از صاحبنظران صحیح است؟
3- عدم وجود ملاکهای مدون قانونی و علمی برای انتخاب اعضا در کارگروه روان شناسی
برای انتخاب اعضای کارگروه، ملاک های ولایت مداری، روحیه انقلابی، اعتقاد به تحول در علوم انسانی و… در انتخاب اعضاء در نظر گرفته شده است (مجله فصل تحول، شماره 7 و 8، صفحه 61) ولی به نظر نمیرسد که ملاکهای فوق برای انتخاب اعضاء در بازنگری و تحول علم روان شناسی به تنهایی کافی باشند. شاید بتوان گفت بیشتر گرایش ها و سلیقه های شخصی که سمت و سوی ویژه ای دارد ملاک انتخاب اعضاء بوده است. از طرفی معلوم نیست که رئیس محترم کارگروه با چه سنجهها و ابزاری اعضای گروه را سنجیدهاند و یا اینکه صرفاً به باورهای خود و همکارانشان اکتفا نمودهاند.
4– عدم بررسی، تصویب و طی مراحل قانونی مصوبات کارگروه روان شناسی در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی از مصادیق شتابزدگی طرح میباشد. برای اطلاع بیشتر به مصاحبه جناب آقای دکتر الهیاری، رئیس محترم سازمان نظام روان شناسی و مشاوره با مجله فصل تحول مراجعه شود (مجله فصل تحول شماره 7 و 8 صفحه 56).
5- عدم توجه به ضرورت انجام مطالعههای مقدماتی و راهنما
بدیهی است که در تبدیل طرحهای جدید به برنامه های علمی و فراگیر، انجام مطالعات مقدماتی و راهنما یک ضرورت است. نظر به اینکه اثربخشی هر طرح از ابتدا مشخص نیست ضروری است که هر برنامه جدید ابتدا در ابعاد کوچک و در جامعه محدود اجرا شود و پیش از اختصاص بودجه و صرف هزینه های مالی، پرسنلی و زمانی مورد ارزیابی قرار گیرد که از این طریق نه تنها نتایج مورد بررسی قرار میگیرد بلکه اشکالات طرح نیز برطرف میگردد.
6– با حذف رشته مشاوره مشخص نیست برای دانش آموزانی که نیاز به مشاوره های در دسترس دارند چه اتفاقی می افتد؟ افزون بر آن در کنار مشاوران مدرسه، در یک بازبینی معطوف به نیازهای جامعه، به روان شناسان مدرسه نیز نیاز است که بتوانند به مشکلات روان شناختی دانش آموزان توجه کنند.
ب- نقدهای محتوایی
1- عدم ارایه تعریف مشخص از تحول علوم انسانی- اجتماعی در بازنگری رشته روان شناسی
اگرچه غنیسازی، بومیسازی و ارزش مداری را به عنوان تعریف تحول ذکر شده است، اما به نظر میرسد رویکردِ غالب کارگروه محترم، حوزوی کردن رشتهی روان شناسی است. به همین دلیل در حاصل کار آنها بیشتر تغییر ساختار و شکل درسهای روان شناسی مشاهده میشود و به محتوای برنامهها و آنچه در علم روان شناسی روز اتفاق می افتد توجهی نشده است؛ مثلاً به بنیادهای فیزیولوژیک و دانش عصب پایه در روان شناسی توجه اندک شده است و گویا هدف اصلی بیشتر اضافه کردن دروسی مانند انسان از دیدگاه اسلام، آشنایی با فلسفه اسلامی، روان شناسی دین، آموزههای روان شناختی در قرآن و آموزههای روانشناختی در حدیث، بوده است.
2- عدم توجه به پویایی علم روان شناسی
امروزه در جهان، دانشگاهها در جهت رقابتی بودن و ارتقای دانش تلاش می کنند در حالی که طرح شورای تحول در رشته روان شناسی، دیدگاه یکسان سازی برنامهها و محتواهای درسی را در پیش گرفته است که در نتیجه، آزادی عمل و رقابت را از دانشگاهها و مدرسان دانشگاه سلب می کند و مانع از پیشرفت علم می شود. بر این اساس پیشنهاد می شود به جای یکسان سازی واحدهای درسی و محتوای آنها، سیاست گذاران، تعدادی از واحدهای درسی را به گونه ای منظور نمایند که هر دانشگاه بتواند به صورت متغیر و با تاکیدهایی بر توانمندیهایی که وجود دارند عناوین این دروس را تعیین نمایند.
3- تاکید ناکافی بر اهداف علمی در تدوین دروس
کارگروه تحول در روان شناسی، هدف تربیت در دوره کارشناسی را آشنایی دانشجویان با مفاهیم علمی دانسته و 8 هدف از 20 هدف جزئی را به تقویت بنیانهای دینی دانشجویان روان شناسی اختصاص داده است. آیا وظیفهی دانشگاه در ارائهی دروس پایه و تخصصی در یک رشتهی علمی، تقویت بنیانهای دینی است؟ آیا اضافه کردن واحدهایی با ساختار و عنوان اسلامی و دینی، بنیانهای دینی دانشجویان را تقویت میکند؟
4- عدم توجه به بنیانهای علمی در تخصیص واحدها
اضافه شدن واحدهای اسلامی و دینی به واحدهای پایه کارشناسی روان شناسی مبنای علمی ندارد و بیشتر به نظر میرسد اعضای کارگروه، این واحدها را برای تقویت بنیانهای دینی و دانش مذهبی دانشجویان اضافه کردهاند. نگاهی به واحدهای اضافه شده شاهد این مدعا است (روان شناسی از دیدگاه دانشمندان اسلام، انسان از دیدگاه اسلام، آشنایی با فلسفه اسلامی، معرفت شناسی، آموزه های روانشناختی در قرآن و حدیث و روان شناسی اخلاق)
5- مشکل در تفکیک محتوایی واحدهای درسی:
برای مثال:
الف- از نظر محتوایی درس انسان در اسلام (ردیف1) که جزء واحدهای عمومی است، هیچ تفاوتی با درس انسان از دیدگاه اسلام (ردیف102) ندارد.
ب- واحد روان شناسی از دیدگاه دانشمندان اسلامی به عنوان یک درس جداگانه توجیهی ندارد، چرا که می توان موضوعات مربوط به آن را در واحد تاریخ و مکاتب روان شناسی و نقد آن (ردیف103) گنجاند. در غیر این صورت همه مکاتب در روان شناسی می توانند به عنوان واحدهای جداگانه آورده شوند.
ج- واحد معرفتشناسی که به عنوان واحد درسی پایه اضافه شده است با دروس اخلاق اسلامی (ردیف2) واحد عمومی تداخل دارد.
د- همچنین اضافه شدن واحد درسی فلسفه اسلامی وفلسفه علم روان شناسی (ردیف 116و120) چندان منطقی به نظر نمی رسد. پیشنهاد میشود این دو واحد جداگانه ادغام شوند.
ه- با در نظر گرفتن رشد اخیر علم روان شناسی، بهتر است واحدهای درسی از قبیل علم عصب پایه، روان شناسی فرهنگی، روان شناسی اعتیاد، روان شناسی سالمندی و… که در این طرح به عنوان دروس اختیاری لحاظ شدهاند جزء واحدهای پایه قرار گیرند.
و- برخی واحدهای مشاوره که تلاش شده در یک عنوان ادغام شوند مشکلاتی را در تدریس و مهارت آموزی دانشجویان ایجاد میکند.
با توجه به عدم کارشناسی مناسب طرح تحول رشته روان شناسی و پیامدهای جبران ناپذیر آن، انجمن روان شناسی ایران از آن مقام محترم تقاضا دارد که دستور توقف طرح را صادر نمایند.
در پایان انجمن مفتخر خواهد شد چنانچه حضرتعالی با توجه به پیوست شماره 2 با این انجمن و جایگاه آن بیشتر آشنا شوید.
دکتر شیوا دولت آبادی
رئیس هیات مدیره انجمن روان شناسی ایران
رونوشت
– جناب آقای دکتر عبدالرحیم نوه ابراهیم، مدیر کل محترم دفتر برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری
– مدیران محترم گروههای روان شناسی و مشاوره دانشگاههای کشور
– جناب آقای دکتر مرتضی براری، دبیر محترم کمیسیون انجمن های علمی ایران
– جناب آقای دکتر عباسعلی الهیاری، رئیس محترم سازمان نظام روان شناسی و مشاوره ج.ا.ا
– سرکار خانم دکتر شکوه نوابی نژاد، رئیس محترم انجمن مشاوره ایران